کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۳۴۳۴۳۲
تاریخ خبر:

اعدام‌ها؛ روزگار‌ شیخ صادق ‌خلخالی

روزنامه هفت صبح، آرش خوشخو | ۴۸ ساعت پس از پیروزی انقلاب صادق خلخالی طی حکمی از سوی آیت‌الله خمینی به عنوان حاکم شرع انقلاب منصوب شد. صادق خلخالی فرزند پیشه‌ور تنگدستی در منطقه گیوی شهرستان خلخال بود. دوره‌ای عضو فدائیان اسلام بود و بعد از ماجراهای ۱۵ خرداد به شکل متناوب تحت تعقیب و بازداشت و تبعید بود. او در پاییز ۵۷ به قم و تهران آمد و سپس راهی پاریس شد و ۱۲ روز قبل از ورود امام به تهران به کشور بازگشته بود.

خلخالی از روز ۲۷ بهمن به جنجالی‌ترین چهره انقلاب بدل شد. محاکمات سریع و دادخواست‌های کیفری شدید‌اللحن و احکام سنگین برای متهمان و اجرای بلافاصله این احکام غافلگیر کننده‌ترین اتفاق بعد از انقلاب بود. این روزها با فاصله ۴۲ سال نسبت به پیروزی انقلاب بدیهی است که از شیوه کار خلخالی حیرت کنیم و عصبانی شویم اما در فضای خاص بهمن و اسفند ۵۷ روش‌های خلخالی معنای دیگری داشت و نوعی شور انقلابی غیرقابل کنترل آن را حمایت می‌کرد.

در اولین سری از محاکمات حکم اعدام چهار نظامی مشهور حکومت پهلوی صادر شد. ارتشبد نصیری رئیس ساواک در دوران سرکوب،‌ سرلشگر رحیمی فرمانده نظامی تهران (پس از اویسی‌)،‌ رضا ناجی فرمانده نظامی اصفهان و منوچهر خسروداد فرمانده نیروی هوایی محاکمه و در نیمه شب ۲۷ بهمن در پشت بام مدرسه رفاه تیرباران شدند.

این روند با سرعت و شدت حیرت انگیزی ادامه پیدا کرد. امروزه افکار عمومی درباره برخی اعدام‌ها و کیفرخواست‌ها قانع نشده است. خلخالی از ۲۷ بهمن ۵۷ تا اسفند ۵۸ بیش از ۴۷۰ حکم اعدام برای دست اندرکاران رژیم پهلوی صادر کرد. به عنوان مثال در روز ۲۲ فروردین ۱۳۵۸، یازده نفر به حکم خلخالی اعدام شدند.

عبدالله ریاضی رئیس پرسابقه مجلس و عباسعلی خلعتبری دیپلمات و وزیر امور خارجه و علی نشاط آخرین فرمانده گارد جاویدان در میان این اعدامی‌ها بودند. در همین روز ناصر مقدم آخرین رئیس ساواک هم اعدام می‌شود و تلاش مهندس بازرگان برای رهاندن وی از جوخه آتش به جایی نمی‌رسد. محمد‌تقی مجیدی رئیس دادگاه نظامی که رای به اعدام نواب صفوی در سال ۱۳۳۴ داده بود در همین روز ۲۲ فروردین اعدام می‌شود.

در بین این یازده نفر نیک‌‌پی شهردار تهران در دهه پنجاه هم بود که در حکم کیفرخواستش آمده بود:‌« … سیاست ضد مردمی و ضد ملی و خرابکارانه شهری خود را در جهت منافع استعمار به نحوی اجرا کرده که حتی ساعت‌ها نیروی انسانی هر فرد مسلمان ایرانی در روز، از جمله در مسیر رفت‌وآمد شهری یا در پشت میزهای اداری فاقد تولید ملی گردد.

مضافاً در گیرودار این تباهی ساعات نیروی ملی، فریاد بی‌دادرس صدها هزار مسافر شهری با تصادمات خونین و با اعصاب نفاق‌افکنانه فی‌مابین برادران و خواهران ایرانی هر روز از نهاد آنها بیرون آید، تا نیروی انسانی بیگانه که اکثراً جاسوسان به آخوربسته در طویله‌ها بودند، به اصطلاح کمبود نیروی انسانی ما را مرتفع کنند.

تا شهر ما یا شهرهای دیگر به پیروی از سیاست شهری پایتخت شاهنشاهی توقف‌گاه ماشین‌های نقلیه استعمار یا کارخانجات مونتاژ آنها شود که سود بی‌حساب این کارخانجات نیز با ایجاد بازار پررونق مصنوعی، به جیب اربابان او سرازیر شود و به این ترتیب، بورژوازی ملی متوقف و به قهقرا برگردد تا شهر ما ویرانه شود و موجب خفت ملی و موجب تفاخر بیگانگان با ادعای وصول حق توحش شود تا …»

یا حکم اعدام حجت کاشانی رئیس تربیت بدنی که با این کیفرخواست همراه شده بود:«با برگزاری برنامه‌های نمایشی المپیک‌ها و غیره، جوانان را به منجلاب فساد می‌کشاندید.» یکی از عجیب‌ترین داستان‌های انقلاب شیوه محاکمه و اعدام امیرعباس هویدا بود که هنوز کسی دقیقا نمی‌داند که از ترس وساطت برخی چهره‌های صاحب نفوذ، مستقیما و با شتاب و عجله توسط خود خلخالی کشته شد یا‌ هادی غفاری این کار را انجام داد. اعدام فرخ پارسا وزیر آموزش و پرورش دوران هویدا نیز از ماجراهای عجیب آن اعدام‌هاست.

خلخالی بعدها بارها مورد پرسش مورخان قرار گرفت. اما هرگز ابراز پشیمانی نکرد. از او نقل است:« اگر شما جوی خون شهدای ۱۵ خرداد در قم در چهارراه شاه و نیز کشته‌های این قیام در تهران و تیرباران زندانیان سیاسی و کشتار و سرکوب‌های دیگر را می‌دیدید از من بیشتر اعدام می‌کردید. آیا بایستی عوامل قتل‏عام‌ها را آزاد می‌کردیم؟»

پرویز ثابتی‌،‌ سرلشگر اویسی‌، ازهاری‌،‌ شریف امامی‌،‌ آموزگار‌،‌‌ شاپور بختیار و سید حسین نصر از مشهورترین کسانی بودند که از کشور گریخته بودند‌. داریوش همایون جزو بازداشتی‌های ماه‌های آخر قبل از پیروزی انقلاب توسط حکومت پهلوی بود که بعد از سقوط زندان اوین به خاطر ریش بلندی که در زندان مهیا کرده بود شناسایی نشد و در تهران مخفی شد و بعدها فرار کرد.

قطبی رئیس سازمان تلویزیون نیز یک سال در تهران مخفیانه زندگی کرد و بعد گریخت. تیمسارفردوست چهره معتمد محمدرضا و از موسسان ساواک‌، تا سال ۱۳۶۲ در خانه پدری‌اش زندگی نیمه مخفیانه‌ای را برای خود در تهران می‌گذراند که به شکل تصادفی بازداشت می‌شود. او در دوران حبس خاطراتش را می‌نویسد و سال ۶۶ سکته می‌کند و می‌میرد.

بی‌شک اگر فردوست در ماه‌های اول پیروزی انقلاب به دست صادق خلخالی می‌افتاد بلافاصله اعدام می‌شد. خلخالی در اسفند ۵۸ از سوی دکتربهشتی از ریاست دادگاه انقلاب برکنار می‌شود و در اردیبهشت ۵۹ توسط بنی صدر به عنوان حاکم شرع دادگاه مبارزه با مواد مخدر منصوب می‌شود و داستان‌های جدیدی می‌آفریند. خلخالی در سال ۱۳۸۲بر اثر سرطان و در سن ۷۷ سالگی می‌میرد.

کدخبر: ۳۴۳۴۳۲
تاریخ خبر:
ارسال نظر