کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۴۳۴۵۶۱
تاریخ خبر:

اظهارات غافلگیر‌کننده‌‌ کدکنی درباره شاهنامه فردوسی

روزنامه هفت صبح، مهلا جوادپور‌ | شفیعی کدکنی در کنار هوشنگ ابتهاج و محمود دولت‌آبادی، مهم‌ترین شخصیت ادبی زنده ایران است و از آنجایی که در فضاهای دانشگاهی نفوذ بالایی دارد، تئوری‌ها و نظریه‌های او بازتاب‌های فراوانی پیدا می‌کند. یکی از این تئوری‌های اخیر او درباره فردوسی و اشعار اوست که در اینستاگرام منتشر شده است. البته صفحه اینستاگرام‌ او توسط ادمین اداره می‌شود اما به‌ هرحال نام شفیعی کدکنی را با خود دارد و احتمالا با رضایت و ‌طبق عقاید و اصول او است. او در استوری‌هایش اظهار داشته که برخی از مشهورترین شعرهایی که ما به اسم فردوسی می شناسیم، از فردوسی نیست.

‌کدام را باور کنیم؟
از یک هفته پیش شفیعی کدکنی این موضوع را با یک استوری شروع کرد که عکسی از کامنت فردی بی نام و نشان است. در این کامنت شعری از شاهنامه فردوسی آورده شده با اشاره به اینکه «باشد که زبان فارسی از گزند زبان عربی در امان باشد.» و : «چو بخت عرب بر عجم چیره گشت/ همه روز ایرانیان تیره گشت» شفیعی کدکنی در جواب گفته است که این «ابیات سخیف معلوم‌الحال در شاهنامه نیست.»

کاربری دیگر هم به شعر «بسی رنج بردم در این سال سی/ عجم زنده کردم بدین پارسی» اشاره کرده و گفته است که تلاش فردوسی در زنده نگه داشتن زبان فارسی پس از حمله اعراب ستودنی است. اما کدکنی باز هم آب پاکی را روی دستمان ریخته و منکر وجود این شعر در شاهنامه شده است. به گفته خود او منبعش از نسخه‌های معتبر و قابل اعتماد است. در این رشته استوری‌ها هر کاربری که در جواب کدکنی شعری از فردوسی می‌آورد، با او مخالفت می‌کند و می‌گوید این ابیات «سخیف» از فردوسی نیست.

برای مثال کاربری می‌گوید فردوسی در اشعارش از لغات عربی استفاده نکرده و کدکنی وطن پرستی را کنار گذاشته است و بعد شعر «به یزدان که گر ما خرد داشتیم/کجا این سرانجام بد داشتیم» را عنوان کرده. در پاسخ کدکنی می‌گوید که فردوسی از لغات عربی استفاده کرده و این شعر هم سروده فردوسی نیست. خلاصه هر شعری که ما تا به‌حال در کتب فارسی آموزشی در دوران مدرسه خواندیم به روایت کدکنی بزرگ ،‌ جعلی بوده است. چند نمونه دیگر از این اشعار و توضیح شفیعی کدکنی را بخوانید.

«ز شیر شتر خوردن و سوسمار/عرب را بدان جا رسیده است کار
که تاج کیانی کند آرزو/تفو بر تو ای چرخ گردون تفو»
شفیعی کدکنی می‌گوید : این ابیات سروده فردوسی نیست و در شاهنامه وجود ندارد.
«چنین گفت پیغمبر راست گوی/ز گهواره تا گور دانش بجوی»

شفیعی کدکنی می‌گوید :این ابیات برساخته سروده فردوسی نیست. استاد دکتر دبیر سیاقی از یادداشت‌های علی اصغر خان حکمت نقل می‌کند که: یک شخصی آمد نزد من که حدیث اطلب العلم من المهد الی اللحد را به ز گهواره تا گور دانش بجوی ترجمه کرده بود. من دیدم زیباست گفتم در مدارس استفاده شود. امروز آمده جزو ادبیات شاهنامه!» کدکنی منبع این روایت را از کتاب شاه‌نامه‌ها اثر سیروس شمیسا عنوان کرده است.

«که رستم یلی بود در سیستان/منش کرده‌ام رستم داستان»
شفیعی کدکنی می‌گوید: این بیت سست و تقلبی است.
«زن و اژدها هر دو در خاک به/جهان پاک از این هر دو ناپاک به»

شاهنامه معتبر و عالمانه استاد جلال خالقی مطلق که سی سال یک تیم بزرگ روی آن کار کرده‌است، ۱۵ نسخه کهن اساس کار دارد که در هیچ نسخه‌ای این بیت نیامده است. در تصحیح معروف ژول مول وچاپ مسکو هم این بیت نیست. در داستان سیاوش بنیاد شاهنامه هم نیامده. این بیت شاید بعدها در نسخه‌های قرن ۱۰ به بعد کم کم بر شاهنامه افزوده شده‌است.

«زنان را ستایی سگان را ستای/که هر سگ به از صد زن پارسای
«زنان را همین بس بود یک هنر/نشینند و زایند شیران نر»

شفیعی کدکنی می‌گوید: به هیچ عنوان این ابیات از شاهنامه نیست. این ابیات از قرون بعدی وارد شاهنامه شده است. در شاهنامه فرّ و نژاد و بزرگی که بزرگ‎ترین دارایی هر انسان بوده از مادر هم می‌تواند منتقل شود. شاهنامه روایت از دختر زیبا و قهرمان ملی می‌کند. داستان حضور زنان و نقش برجسته آنان در شاهنامه مفصل است. به هر صورت در شاهنامه هم مانند هر متن قرون وسطایی دیگر در مورد زنان سخنان منفی هست.

«چو ایران مباشد تن من مباد /در این بوم و بر زنده یک تن مباد»
شفیعی کدکنی می‌گوید: این بیت نه تنها از فردوسی نیست بلکه دشنامی ناروا و توهین به فردوسی است. وقتی هم می‌گوییم شاهنامه پژوهان گفته‌اند این بیت الحاقی است به وطن فروشی متهم می‌شویم. این بیت فاشیستی و ضد بشری است. این بیت در نسخه‌های معتبر نیامده است.

او سپس حرف‌های مجتبی مینوی را منبع حرف خود قرار می‌دهد. در آخر هم دو پست در صفحه خود می‌گذارد که در یکی از آن‌ها نسخه‌های معتبر را معرفی می‌کند؛ مانند چاپ مسکو، چاپ بروخیم به احتمام سعید نفیسی، چاپ موسسه خاور، شاهنامه مصطفی جیحونی و… . پست دیگر را هم این‌گونه شروع می‌کند: «کسی حق ندارد در آثار ملی ما دست ببرد. این حماقت است.» و در ادامه به قسمتی از صحبت‌های مجتبی مینوی در کتاب «کتاب امروز» اشاره می‌کند که گفت‌وگوی مینوی با شفیعی کدکنی و نجف دریابندری است.

کدخبر: ۴۳۴۵۶۱
تاریخ خبر:
ارسال نظر
 
  • _user_1600914020

    بلاخره استاد چندین سال از عمرش رو صرف پژ وهش درباره فردوسی و شاهنامه کرده و دراین باره صاحب نظر هستن نباید بهشون توهین بش ه و بهشون بگیم وطن فروش

  • Amirkhan56

    جالب بود، بهر حال سخنان آقای دکتر را نمی توان مردود دانست،چون هم ایشان صاحب نظر ه ستند و از آنجا که ایشان شخصیتی علمی و وا رسته هستند، مسلما برای گفته های خود مدار ک کافی و معتبر خواهند داشت.