کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۴۷۲۱۵۶
تاریخ خبر:

اشکان خطیبی؛ ‌یک بیش‌فعال جذاب دوست‌داشتنی

روزنامه هفت صبح، امید روحانی| ‌همیشه این جوان خوش‌برخورد و شیرین و پر از انرژی و بسیار دوست‌داشتنی را تحسین می‌کردم، چه آنجا‌ که در «مانیفست چو» به زبان انگلیسی حرف می‌زد و چه آنجاها که با گیتارش می‌سرایید، اما فعالیت تازه‌اش برایم شگفتی‌آور شد.
یک: این نازنین اشکان خطیبی آدمی یگانه است. این میزان انرژی و توانایی، سرزندگی و شادابی، امیدواری و شادنگری یا به قول امروزی‌ها، انرژی مثبت را در افراد بسیار کمی از نسل او دیده‌ام. او بازیگر تئاتر و سینما و مجموعه‌های مسلسل تلویزیونی و خانگی است، موسیقی‌شناس و موسیقی‌نواز است. به ادبیات و ادبیات نمایشی بسیار مسلط است و مثل بسیاری دیگر از هنرمندان این مملکت جامع‌الاطراف.

من به چند ماه اجراهای گروه او - گروه چارپایه - در تماشاخانه‌های مختلف نرسیدم، به سه چهار جلسه آخر اجراهای او و گروهش که در قالب دو مجموعه - روزهای فرد یک مجموعه و روزهای زوج مجموعه دیگر - اجرا می‌شدند، در تماشاخانه ملک رسیدم و خب از تماشای این سی و چند جوان با استعداد و پرانرژی اندکی حیرت کردم و البته بیشتر غبطه خوردم، دو مجموعه نمایشی بودند: «پزشک نازنین» و «چخوف خوانی زیرنظر نماینده فدراسیون روسیه».

اولی یعنی «پزشک نازنین» متشکل از پنج قطعه نمایش از نیل سایمون براساس داستان‌های کوتاه آنتون چخوف به اضافه سه قطعه که نوشته‌های اشکان خطیبی بودند با بازی و حضور ۲۳ هنرآموز و «چخوف خوانی…» متشکل از سه قطعه نمایش از مایکل فرین براساس قصه‌های کوتاه چخوف و سه قطعه از خود اشکان خطیبی که دو تای آن براساس نمایش‌های کوتاه چخوف بودند و قطعه‌ای هم کار خودش و یک قطعه از امید سهرابی براساس نمایشنامه چخوف (هر دو مجموعه متشکل از ۹ قطعه) و این یکی با ۲۷ هنرآموز و ظاهرا آنقدر موفق که طی مدتی طولانی اجراهای متعددی در تالارهای نمایش در تهران داشته‌اند و این آخرین اجراها بوده است.

در بروشور ذکر شده بود که گروه یک دهه با هم کار کرده‌اند و اجراها ظاهرا از بهمن ۱۳۹۸ بوده است. خب، همه اینها مصادف بود با تماشای مجموعه نمایشی شبکه خانگی «خاتون» با بازی اشکان خطیبی. نکته جالب این بود که همه این ۱۸ قطعه نمایشی براساس قصه‌ها و نمایشنامه‌های مختلف از سه چهار منبع: نیل سایمون، مایکل فرین، امید سهرابی و خود اشکان خطیبی و دست‌کم تقریبا همه آنها براساس بازخوانی از چخوف بدون وقفه و پشت سر هم اجرا می‌شدند و به نظر دو مجموعه منسجم و یکپارچه بودند و به نظر یک تکه می‌رسیدند و تقطیع بین‌شان نبود و بچه‌ها فوق‌العاده بودند.

دو: در ذهن و حافظه‌ام که جست‌وجو کردم یادم آمد که اولین باری که اشکان خطیبی را دیدم در مجموعه‌ای تلویزیونی بود، به گمانم «در ساحل زاینده‌رود» حسن فتحی بود، با بهنوش طباطبایی، باید اواسط دهه ۸۰ باشد. اشکان خطیبی در دانشگاه کارگردانی خوانده است و فارغ‌التحصیل است اما جالب است که از بازیگری شروع کرد، در سال ۷۷ و از صحنه تئاتر، در «تلفن» از ویلیام اینچ و به کارگردانی آزاده سهرابی‌نیا و در همین نمایشگاه جایزه بهترین بازیگر مرد را از جشنواره‌ گرفت و از سال ۷۸ کارهای تلویزیونی‌اش آغاز شده است.

خودش معتقد است که اولین کار جدی‌اش در تلویزیون به مجموعه تلویزیونی کمال تبریزی برمی‌گردد، «دوران سرکشی» که دیده شده و به شهرت رسیده است، اما خطیبی ادامه نمی‌دهد. در ۱۳۸۸ به انگلستان می‌رود. به شهر منچستر و در آنجا در مدرسه‌ای بازیگری می‌خواند، تا ۱۳۹۰ اشکان خطیبی درس می‌خواند، دعوت به کار می‌شود و بازی می‌کند و تدریس می‌کند و عجیب اینکه نمی‌ماند و برمی‌گردد. از آن پس فعالیت هنری اشکان خطیبی طی ۱۰سال گذشته در سه زمینه بازیگری برای تئاتر، برای تلویزیون و سینما و تدریس با قوت و شدت ادامه داشته است.

در تئاتر، قبل از تشکیل همین گروه خودش، ابتدا در همان سال ۷۷ با زنده‌یاد هما روستا، گروه زمستان را ایجاد می‌کنند، با زنده‌یاد حمید سمندریان و مرد همیشه حاضر صحنه‌ها، محسن شاه ابراهیمی. اما دوباره به گروه «پرچین» برمی‌گردد با محمد رحمانیان در سال‌های ۸۵-۸۴٫ او را در «مانیفست چو» به خوبی به یاد دارم، با اسلحه‌اش، گیتارش و تسلطش بر زبان انگلیسی. تا سال ۹۲ به عنوان مجری طرح و مشاور کارگردان در همین گروه کار می‌کند. اما حتی به مدد دانش موسیقیایی‌اش در موزیکال «اولیورتوئیست» هم بود و گویا حالا به همراه بسیاری در حال تمرین برای موزیکال دیگری است.

سه: اما بیش از هر چیز برای من خود اشکان خطیبی، شخصیت‌اش، شور درونش، انرژی بی‌پایانش، مهربانی بی‌وقفه‌اش جالب و جذاب است. ترکیب این شور درونی، این بی‌قراری، سرعت در رفتار و کردار، انرژی ظاهرا پایان‌ناپذیر این تصور را ایجاد می‌کند که شاید اشکان خطیبی در نقش‌های برون ریز ماهر است، یا شاید ماهرتر به نظر می‌رسد. آن تندی و خشونت «مانیفست چو»، نقش‌های متعدد تلویزیونی و همین سرهنگ مجموعه خانگی خاتون این تصور و تصویر را برجسته‌تر می‌کند. ا

ما از اینها گذشته، هر شب شاهد این بودم که او در پایان هر نمایش به صحنه می‌آمد و اجرا را به یکی از بازیگران جوانش تقدیم می‌کرد، این یعنی تشویق چون احتمالا تنبیه‌ها پشت صحنه بودند که ما نمی‌دیدیم. جدا از اینها، این میزان بی‌قراری کنترل شده، شور و سرمستی، لذت از کاری که آدم انجام می‌دهد و میل به تجربه و فرآوری را در او بسیار دیدم. میل به پرواز، تنها پاسخ او به این میزان بی‌قراری است.

کدخبر: ۴۷۲۱۵۶
تاریخ خبر:
ارسال نظر