اسرار واژگونی سریال قطارها در ایران
روزنامه هفت صبح | روز شنبه گزارشی در هفت صبح منتشر شد درباره حوادث ریلی پرشمار روزهای اخیر. در یک هفتهای که گذشت دست کم پنج حادثه ریلی در کشور رخ داد که با توجه به ایمنی و استانداردهای حمل و نقل ریلی آمار بالایی محسوب میشود. این حوادث البته اغلب مربوط به قطارهای باری بوده اما این نگرانی به وجود آمده که در صورت تکرار این حوادث شاهد اتفاقات تلخی باشیم.
در گزارش قبلی پیگیری ما به اینجا رسید که علت این حوادث سریالی سرقت تجهیزات ریلی کشور است. دیروز اما اطلاعات تازهای به دست ما رسید که بر فرض صحت این ادعاها باید برای مقصرهای احتمالی دیگر هم سهم قائل باشیم. در این زمینه یکی از کارشناسان حوزه حمل و نقل ریلی کشور در گفتوگو با هفت صبح این نکات را مطرح میکند:
* تغییر و تعویض بیش از اندازه مدیران صنعت ریلی یکی از دلایل بروز حوادث است. به طوری که در یک دوره ۱۵ ماهه ۴۰ مدیر تغییر کرده از جمله معاونت فنی و زیربنایی راهآهن که طی مدت سه ماه سه معاون مختلف به خود دیده است.
* نکته دوم بیتوجهی به نگهداری و حفظ ایمنی زیرساخت (خط و علایم و ارتباطات) است که باعث رشد فزاینده سوانح در ماههای اخیر شده. البته این در شرایطی است که قطارهای مسافربری تردد نداشتند. از طرفی این مسئله را هم داریم که خیلی از قراردادهای نگهداری و خرید تجهیزات به منظور جایگزینی با تجهیزات فرسوده با نو به دلیل تعلل مدیران هنوز انجام نشده.
* یکی دیگر از عوامل این مشکلات حذف دانش آموختگان دانشکده مهندسی راهآهن از بدنه مدیریتی است. دانشکده مهندسی راه آهن تنها مرکز تخصصی پرورش نیروهای متخصص برای این صنعت است و به دلیل بافت سنتی راه آهن تنها بخشی از آنها به سختی توانسته بودند به بدنه مدیریتی راه یابند که این گروه هم حذف شدند. حذف آنها چیزی جز اتلاف منابع و سرمایههای ملی نیست. ضمن اینکه پروژه تحول و تغییر ساختاری راه آهن و تبدیل آن به بنگاهی سودده هم پس از صرف ساعتها کارهای مطالعاتی تخصصی تعطیل شده است.
* یکی دیگر از نشانههای مشکلات مدیریتی از دست دادن پروژه احداث خط سریع السیر تهران به اصفهان است که نتیجهای جز تعطیلی کامل پروژه نداشته. بهرغم اینکه تامین مالی بخش اول پروژه انجام شده و قرارداد آن هم با هدف اجرای کامل منعقد شده بود. از طرفی برای امضای قراردادها و تفاهمنامههای جدید با سرمایهگذاران هم تعلل میشود و این نوسازی ناوگان ریلی را کُند کرده است.
*** روایت شاهد عینی از حادثه ایستگاه رخ
در گزارش روز یکشنبه اشارهای هم داشتیم به حادثهای که ۸ خردادماه در حوالی ایستگاه رخ تربت حیدریه رخ داد. در این حادثه ۳۶ واگن از یک قطار ۵۰ واگنی جدا شد و اگر هوشیاری ماموران راهآهن نبود قطار مسافربری بعدی که از ایستگاه تربت حیدریه راه افتاده بود با این واگنهای حامل گوگرد برخورد میکرد و فاجعه تلخی رخ میداد.
نوشتیم که در مورد علت این حادثه گفته شده سرقت تجهیزات ریلی باعث آن شده الان اما روایتی از یکی از کارشناسان حوزه فنی و زیربنایی راهآهن را برای ما ارسال شده که از نزدیک به محل حادثه رفته و به اعتقاد او فرضیه سرقت تجهیزات ریلی صحت ندارد به این دلایل:
* با توجه به بریدگی ریل به مقدار حدود نیم متر آن هم سر اتصالی موضوع سرقت صحت ندارد چون هیچ عقل سلیمی نمیتواند قبول کند یک سارق به خاطر ۳۰ کیلوگرم آهن حدود ۲۰ میلیون تومان دستگاه و ابزار برش را به محل سرقت بیاورد و خودش را به خطر بیندازد آن هم بر سر اتصالی. ۱۰ عدد اتصالی و پابند حدود ۱۰ برابر نیم متر خط ریل وزن دارد. بنابراین موضوع سرقت از نظر من منتفی است.
* فرضیه خرابکاری هم نمیتواند صحت داشته باشد چون اگر کسی قصد چنین اقدام شومی داشت این عمل را روی پل انجام میداد که فاجعه به مراتب بدتری رخ میداد.
* به اعتقاد خیلی از کارشناسان رعایت نکردن سرعت مجاز و همینطور اعوجاج و افتادگی خط بعد از پل رودشور که همین حالا هم مشهود است علت این مسئله بوده. با توجه به اینکه نگهداری خطوط و ابنیه فنی در راهآهن و در نواحی مختلف به شرکتهای بیتجربه واگذار شده این حوادث رخ میدهد. در منطقه پل رودشور و در دمای ۵۳ درجه سانتیگراد بریدگی بر اتصال و افتادگی و اعوجاج خط باعث این حادثه شده و با توجه به اینکه بعد از پل خاکریز بوده، دیزل جایی برای تعادل و سرپا ایستادن نداشته و به بغل واژگون شده و چون سالنهای مسافری سبک بودند گارد پل و توپوگرافی سازه مانع از سقوط و واژگونی آنها شده است.
*** جای خالی فارغالتحصیلان دانشکده مهندسی راهآهن
در مورد اینکه آیا سرقت تجهیزات حمل و نقل ریلی در حوادث اخیر موثر بوده یا نه دیدگاه یکی از فارغالتحصیلان دانشکده مهندسی راهآهن علم و صنعت را هم پرسیدیم. او در پاسخ به هفت صبح توضیح داد: «پابندها به راحتی با آچار باز میشود و به راحتی هم با ترفندهایی قابل حمل است اما به طور مشخص در مورد حادثه ایستگاه رخ جای این سوال وجود دارد که سارق چرا فقط نیم متر از خط را دزدیده و اگر میتوانسته چرا بیشتر به سرقت نبرده؟
یا اگر تصور کنیم خرابکاری بوده چرا جای دیگری را انتخابات نکرده که باعث صدمات بیشتری میشود؟ با این حال مسئله دزدی خط از سالها پیش وجود داشته اما نمیتوان حوادث اخیر را صرفا مربوط به این مسئله دانست. به اعتقاد من مسئله سوءمدیریت اینجا وزن بیشتری دارد. به خصوص که شاهد جای خالی فارغ التحصیلان دانشکده مهندسی راهآهن در سطوح مدیریتی هستیم. دانشجویانی که برای طرح و نگهداری و وارد شدن به نظام حمل و نقل ریلی آموزش داده میشوند.
اما تقریبا از اواسط دوره تحصیل متوجه میشوند که شانسی برای ورود به مشاغل سطوح بالا ندارند. یا مشاغلی به آنها پیشنهاد میشود که برای این نیروهای نخبه جذابیتی ندارد. به همین دلیل عده زیادی از ایران مهاجرت میکنند یا در شاخههای دیگر فعالیت میکنند. به جز تعداد انگشتشماری که البته به دلیل روابطی که از قبل داشتند به سرعت رشد میکنند. در مورد سرقت تجهیزات ریلی با بازدید و کنترلهای منظم و مدیریت درست میتوان ریسک خطرات را کاهش داد.»