استعدادهایی که در باشگاه استقلال پژمرده شدند
روزنامه هفت صبح، نادر نامدار | مرتضی تبریزی روزهای خوبی را در استقلال نگذراند. او هیچ وقت در استقلال یک مهاجم گلزن نشان نداد و سرانجام دچار پارگی رباط صلیبی هم شد و کلکسیون ناکامیاش در استقلال تکمیل شد. البته قبل از او هم مهاجمان دیگری بودند که در استقلال به معنای واقعی کلمه ناکام بودند.
*** حسن بیتسعید
او فوتبال خود را از فولاد نوین خوزستان شروع کرد و پس از درخشش در این تیم به استقلال خوزستان پیوست. در این تیم هم نمایشهایی فوقالعاده داشت. او یکی از اضلاع مثلث معروف زد-بی-زد متشکل از زهیوی، بیت سعید و زبیدی بود که توانستند با درخشش غیرمنتظره خود به همراه دیگر بازیکنان استقلال خوزستان، این تیم را در لیگ پانزدهم به مقام قهرمانی لیگ برتر برسانند. بیتسعید در آن فصل برای استقلال خوزستان آمار ۱۲ گل زده و ۱۱ پاس گل را ثبت کرد و بهترین بازیکن تیمش بود. همین درخشش باعث شد تا فصل بعد در حالی که همه تیمهای بزرگ ایران خواهان جذب او بودند، با قراردادی گرانقیمت به استقلال بپیوندد.
او یکی از چند بمبی بود که منصوریان در لیگ شانزدهم در استقلال ترکاند اما در حالی که همه منتظر درخشش او در استقلال بودند، اتفاقات دیگری برای او رخ داد. بیتسعید در تمام بازیهای ابتدایی فصل در ترکیب اصلی استقلال قرار داشت اما هرگز موفق نشد گلی بزند. کار به جایی رسید که در حالی که در بازیهای آخر نیمفصل اول نیمکتنشین شده بود. در نهایت او آمار فاجعهبار صفر گل زده و صفر پاس گل را ثبت کرد! همین عملکرد ضعیف باعث شد تا در نیمفصل دوم به فولاد خوزستان بپیوندد. او در فولاد به روزهای خوبش برگشت و در همان پنج بازی اول چهار گل زد و یک پاس گل داد و در نهایت با این تیم قهرمان لیگ برتر هم شد.
*** احمد مومنزاده
او قطعا سمبل مهاجمان گرانقیمت و ناکام فوتبال ایران در دو دهه گذشته است. مومنزاده در سال ۱۳۷۳ در تیم سپاهان با ۱۲ گل آقای گل لیگ آزادگان شد. در پایان فصل از پرسپولیس و استقلال پیشنهاد داشت اما با قراردادی ۱۲۰ میلیون تومانی که در آن زمان رکورد نقل و انتقالات را شکست به استقلال پیوست. او اولین بمب نقل و انتقالات تاریخ فوتبال ایران بود. در حالی که همه منتظر ادامه درخشش مومنزاده در استقلال بودند اما او هرگز نتوانست مثل سپاهان گلزنی کند. از همان هفتههای ابتدایی، در هر بازی فرصت هایی باورنکردنی را از دست میداد و کار به جایی رسید که لقب گلنزن را از سوی رسانهها به خودش اختصاص داد.
گل نزدنهای او سوژه اهالی فوتبال شده بود اما بیشک به یادماندنیترین موقعیتی که او از دست داد به بازی با هامنمن لبنان برمیگردد. جایی که زرینچه از وسط زمین با دروازهبان حریف تک به تک شد و آنقدر صبر کرد تا مومنزاده خودش را برساند و گلزنی کند اما مومنزاده از نزدیکترین فاصله هم نتوانست دروازه خالی حریف را باز کند. او بدشانس هم بود. یک بار دروازه ابومسلم را باز کرد اما تور پاره بود و داور گل را ندید و ضربه دروازه اعلام کرد. مومنزاده در نهایت استقلال را با ۱۰ گل زده در ۳۷ بازی ترک کرد و به فولاد خوزستان پیوست و در بازی مقابل استقلال در ورزشگاه آزادی دروازه این تیم را باز کرد!
*** الحاجی گرو
این مهاجم نیجریهای در ابتدای لیگ هفدهم به استقلال پیوست. قبل از استقلال در تیم اوسترشوندز همبازی سامان قدوس بود و در ۵۵ بازی برای این تیم فقط شش گل زده بود. از کارنامهاش کاملا مشخص بود که استقلال نباید روی او به عنوان یک گلزن تمامعیار حساب کند اما شفر برای رفع مشکلات خط حمله تیمش او را جذب کرده بود. با این حال شرایط او دقیقا به همان ترتیبی پیش رفت که منتقدان و کارشناسان پیشبینی میکردند.
گرو برای استقلال در ۹ بازی به میدان رفت که حاصل این ۹ بازی، یک گل و یک پاس گل بود که هر دو در بازی جام حذفی مقابل سایپا ثبت شد. او تنها گلش برای استقلال را از روی نقطه پنالتی به ثمر رساند و در سایر بازیها یک ناکام تمامعیار بود. چندین فرصت خوب گلزنی را از دست داد و به تدریج از اواسط نیمفصل اول به نیمکت منتقل شد و سرانجام در حالی که فقط چهار ماه در استقلال حضور داشت به صورت توافقی از این تیم جدا شد و به سوئد برگشت.
او در تیم هلسینبورگ عملکرد بهتری داشت و توانست در یک نیمفصل سه گل برای این تیم به ثمر برساند. گرو البته از شفیعی و بیتسعید آمار بهتری در استقلال ثبت کرد اما با توجه به خارجی بودن او و هزینهای که استقلال صرف او کرد، یکی از بدترین و ناکامترین مهاجمان این تیم در سالهای اخیر به شمار میرود.
*** حمید شفیعی
او یکی از پدیدههای فوتبال ایران در سال های ۸۴ و ۸۵ بود. شروع فوتبالش در تیم ذوبآهن اصفهان بود و با درخشش در این تیم توجه رقیب متمول همشهری را به خودش جلب کرد. شفیعی به سپاهان پیوست و در ۱۰ بازی برای این تیم چهار گل زد. از جمله دو گل در دو بازی رفت و برگشت فینال جام حذفی مقابل پرسپولیس که منجر به قهرمانی سپاهان هم شد اما ناگهان خبر رسید که تست دوپینگ او مثبت اعلام شده است! شفیعی مدتی محروم بود و پس از اینکه با لوکا بوناچیچ سرمربی وقت سپاهان به مشکل خورد ترجیح داد از این تیم جدا شود. با پیشنهاد ناصر حجازی به استقلال آمد و در همان بازی دوم یک سوپرگل برای استقلال زد اما نتایج ضعیف استقلال باعث شد تا او هم نتواند به درخشش خود ادامه دهد.
مدتی بعد هم مصدوم شد. در ادامه فیروز کریمی جانشین حجازی شد. کریمی برخلاف حجازی هیچ اعتقادی به شفیعی نداشت و او را به یک نیمکتنشین تبدیل کرد. خود شفیعی البته مدعی است که دلالان رابطه او و فیروز کریمی را به هم زدند اما هر چه بود شفیعی در پایان فصل با همان یک سوپرگل از استقلال جدا شد. شفیعی استعداد فوقالعادهای بود اما خیلی زود فوتبالش تمام شد. او فوتبال را در ۲۷ سالگی یعنی دوران اوج یک فوتبالیست کنار گذاشت. چند سال پیش حتی شایعه خودکشی او هم در رسانهها مطرح شد که خوشبختانه دروغ بود.
***کوئیکه، کبه و دیگران
لئونارد کوئیکه کامرونی وقتی کاملا ناشناخته بود به استقلال آمد. جذب او سر و صدای زیادی در پی داشت و استقلالیها مدعی بودند که یک مهاجم جوان و گلزن را جذب کردهاند که در تیم المپیک کامرون هم بازی کرده است. کوئیکه اما در استقلال هرگز موفق نبود. او در هشت بازی نتوانست حتی یک بار هم گل بزند و در ادامه به استیلآذین پیوست. در این تیم بهتر عمل کرد و چند گل زد. او این روزها در تیم ریزهاسپور ترکیه بازی میکند و در ۱۱۳ بازی ۵۴ گل برای این تیم زده است. بوبکر کبه هم که اهل بورکینافاسو بود با سابقه بازی در لیگ فرانسه به ایران آمد.
او در داماش یک گل به استقلال زد و در نیمفصل بعد به این تیم پیوست اما نتوانست آنطور که باید و شاید بدرخشد. در بازیهای مهم کمکی به استقلال نکرد. او در مجموع چهار گل برای استقلال زد که آمار خوبی به شمار نمیرفت. کبه بعد از جدایی از استقلال در سال ۲۰۱۴ همچنان بدون تیم است. او بعد از جدایی از استقلال ایرانیها را هم به نژادپرستی متهم کرد! دوس سانتوس مهاجم برزیلی هم در زمان ناصر حجازی به استقلال پیوست اما در هفت بازی نتوانست گلی بزند. لادو آخالای گرجستانی هم در سال ۱۳۸۳ به استقلال پیوست اما در تمرینات آنقدر ضعیف کار کرد که حتی یک بار هم به میدان نرفت و خیلی زود از استقلال جدا شد.