احمد؛ آکتور سریالهای خانگی
روزنامه هفت صبح، احمد رنجبر | فعالیتش را از اوخر دهه 70 و با تئاتر شروع کرد و خیلی زود نامش سر زبان پیگیران این هنر افتاد. احمد مهرانفر مدتی بعد مورد توجه سینما قرار گرفت اما نقشها آنچنان جای کار نداشت و کمی طول کشید تا او در این مدیوم صاحب شهرت شود. «درباره الی…» را میتوان نقطه عطف کارنامه سینمایی مهرانفر دانست.
او پس از این فیلم در آثار شاخص زیادی حضور یافت و شهرتش افزون شد. سریال تلویزیونی «پایتخت» و نقش ارسطو، خاصترین تجربه بازیگری مهرانفر است و همچنان خیلیها او را با این کاراکتر به یاد میآورند. او سعی کرده زیر سایه ارسطو نماند که بخشی از این تلاش در سریالهای خانگیاش به بار نشسته. او در این مدیوم نیز در مجموع عملکردی قابل دفاع دارد.
آکتور| 1401
احمد مهرانفر در «آکتور» به کارگردانی نیما جاویدی، ایفاگر نقش جوانی به نام مرتضی است. او به همراه دوستش علی (نوید محمدزاده) از بازیگران تئاتر هستند که بهرغم استعداد، جایی میان چهرههای مطرح این هنر ندارند. وضعیت این دو بازیگر را میتوان حدیث نفس خیلی از تئاتریهای مستعد دانست که شیفته کارشان هستند اما معدوی از آنها موقعیتی برای نمایش استعداد خود را بهدست میآورند.
مرتضی و علی وارد نقشهای مختلف میشوند تا ضمن گذران زندگی، گرهگشای مشکلات دیگران شوند. مهرانفر با «آکتور» این امکان را بهدست آورده تا استعداد خود را به رخ بکشد؛ چه وقتی در نقش مرتضی، جوانی خوشقلب و آس و پاس بازی را میکند که نامزدش را از دست رفته میبیند؛ چه وقتی وارد جلد کاراکترهای مختلف میشود. اوج تحسینها نسبت به او و نیز محمدزاده در قسمت اخیر رقم خورد که نقش یک پیرمرد را بازی کردند.
جادوگر| 1401
«جاودگر» دیگر سریالی بود که امسال با بازی مهرانفر منتشر شد. این سریال را مسعود اطیابی ساخته و داستان آن درباره جوانی به نام قدرت است که برای فرار از دست ماموران به جزیره پناه میبرد. مردم او را یک جادوگر میپندارند و اینگونه قدرت تبدیل به مندل خان میشود! «جادوگر» جزو کمدیهای متوسط شبکه نمایش خانگی است اما مهرانفر بهره لازم را از آن برد. قرار گرفتن در موقعیتهای مختلف با شکل و شمایل متفاوت، به همراه اتفاقات پیشبینی نشده از پیگیران سریال خنده میگرفت. شیوه بیان دیالوگ «فال میگیرم فال پشه… » نشان از تسلط مهرانفر برکمدی دارد.
سالهای دور از خانه| 1397
مجید صالحی سال 97 اسپین آف سریال «شاهگوش» را با نام «سالهای دور از خانه» کارگردانی کرد که مهرانفر به همراه امیرحسین قاسمی نویسنده آن بودند. مهرانفر نقش صولت خنجری (شهرام) را بازی کرد و هادی کاظمی نقش امیریل زهرهخانی (زهره). «سالهای دور از خانه» سریالی ضعیف بود و به همین خاطر مورد توجه قرار نگرفت. از قضا سریال از فیلمنامه هم لطمه خورد و اینگونه اثری شکست خورده در کارنامه مهرانفر به ثبت رسید.
ابله| 1393
دورخیز کمال تبریزی برای ساخت یک سریال کمدی به بار ننشست و بازی نسبتا خوب بازیگران هم نتوانست گرهای از «ابله» باز کند. احمد مهرانفر در این سریال نقش جوانی به نام اسدلی را بازی میکرد که مراوداتش با پدری که دچار اختلال حواس است، قرار بود از مخاطب خنده بگیرد. مهرانفر کاری را که باید انجام داد اما «ابله» از اساس مشکل داشت و شخصیت او نیز فاقد ویژگیهای لازم برای ماندگاری بود. «ابله» پیش از موعد به پایان رسید و همچنان جزو آثار ناکام شبکه خانگی دستهبندی میشود.
شاهگوش| 1392
شروع فعالیت احمد مهرانفر در سریالهای خانگی توام با اتفاقی ویژه بود. او زمانی در «شاهگوش» بازی کرد که به دلیل محبوبیت «پایتخت» در اوج شهرت قرار داشت. کار از این جهت برایش سخت بود که ناخواسته با شخصیت ارسطو قیاس میشد. مهرانفر اما خیلی زود نشان داد صولت خنجری (سرباز و آبدارچی کلانتری) دنیایی کاملا متفاوت با ارسطو دارد.
شمایل متفاوت به همراه شیوه خاص حرف زدن و نیز تکیهکلامهایش خیلی زود به دل نشست و تبدیل به برگ برنده «شاهگوش» شد. «بیا من موهایه تورو کات بزنم؛ خااااب و …» به قدری جذاب از زبان مهرانفر جاری شدند که همچنان تر و تازه است. حذف کاراکتر خنجری به دلیل همزمان شدن با تولید سری جدید «پایتخت» به «شاهگوش» لطمه زد. این یعنی کاراکتر مهرانفر عنصر مهم موفقیت سریال داوود میرباقری بوده است. او در تجربه بعدی چه میکند و دستاوردش از سریالهای خانگی چه خواهد بود؟