اجتماع بی‌جنم‌ها در خیابان سئول
روزنامه هفت صبح | یک: قطعه فیلمی دیدم از راجر واترز نوازنده و خواننده قدیمی پینک فلوید. مال همین هفته پیش در مصاحبه با خبرنگار سیاسی سی ان ان. موضع واترز به شکل غریبی برخلاف ترند روز جوامع اروپایی است. او در مورد حمله روسیه به اوکراین به روس‌ها حق می‌دهد و می‌گوید که در میان تمام کشورهای همسایه روسیه فقط ایران و بلاروس پایگاه‌های آمریکایی ندارند.
در مورد چین وتایوان هم تاکید می‌کند که تایوان بخشی از چین است و به انقلاب ۱۹۴۸ این کشور و دو شقه شدن چین ارجاع می‌دهد و عجیب آنکه در مقابل خنده‌های تمسخر آمیز مجری سی‌ان‌ان او را دعوت می‌کند که بیشتر کتاب بخواند و تاریخ بخواند. راستش ندیده بودم یک چهره موسیقی این قدر شجاعانه خلاف جریان‌های روز سیاسی حاکم بر غرب حرکت کند و طرفش را به چالش بکشد.
دو: ۴۶ روز قبل یک میز تحریر کوچک سفارش دادیم. از یک برند در بازار مبل. همه مبلغ را هم یکجا دادیم. دختر خانم فروشنده با حرارت و سعه صدر همه نمونه‌ها را به ما نشان می‌داد و با خوش خلقی ایرادات و سوالات ما را پاسخ می‌گفت. گفت تا بیست روز دیگر یعنی قبل از پایان تیرماه میز را به دست ما می‌رساند ولی برای تشریفات مرسوم می‌نویسند حداکثر سی روز! یعنی می‌خواهم بگویم خدارا شکر رفتار با مشتری را در مرحله فروش جنس کم کم آموخته‌اند.
خب خبری از میز نیست! تماس‌ها‌ی ما با شماره دفتر بی جواب ماند و به شماره موبایلی متوسل شدیم که در قبضمان درج شده بود. همان خانم جوان بود اما این بار با لحنی سرد و از موضع بالا که سعی خودمان را می‌کنیم و امیدواریم و این چیزها. دیروز دیگر خسته شدم رفتم بازار مبل و دیدم ای بابا اصلا آن فروشگاه جمع شده است! دوباره با آن شماره تلفن تماس گرفتم همان خانم بعد از چندین بار تماس گوشی را برداشت و با همان لحن سرد و با اکراه گفت که مسئله شما را به بخش تولید اعلام کرده‌ام.
و بعد از اصرار من عصبانی درباره این که پس الان دفترتان کجاست آدرس جایی را در کرج داد! ان‌شاءالله که مشکلمان حل می‌شود و آن میز تحریر بسیار کوچک به دست ما خواهد رسید اما کاش این عزیزان بر طبق مثال خر از پل گذشتن رفتار نمی‌کردند و مراحل رفتار با مشتری را تا تحویل جنس و حتی خدمات پس از تحویل را نیز یاد می‌گرفتند.
سه: فدراسیون فوتبال ما را گروهی هراسان مصلحت جوی ترسو می‌گردانند. این ترس محافظه کارانه احتمالا از بدنه وزارت ورزش به آنها منتقل می‌شود. از وجود کسی و کسانی که جرئت رویارویی با مسئله بلیت فروختن به زنان را ندارند …هفته اول مسابقات لیگ بی‌خود و بی‌جهت بدون تماشاگر برگزار می‌شود. و بعید است در هفته‌های آتی هم این مشکل به این سادگی حل شود. اتمسفر و زیبایی‌های فوتبال وحضور تماشاگران قربانی گروهی بی‌جنم شده است. بی‌جنم.
