کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۴۱۶۱۷۳
تاریخ خبر:

آن تیم دوست‌ داشتنی با آن مربی دوست‌ نداشتنی!

روزنامه هفت صبح، نادر نامدار | ‌ وقتی حرف از جوانی و شگفتی‌سازی می‌شود، اولین تصویری که به‌خاطرم می‌آید، آن تیم ملی فوتبال جوان و دوست‌داشتنی ایران در جام ملت‌های ۱۹۹۶ است. البته که خیلی هم امیدی به آن تیم نداشتیم. سرمربی‌اش محمد مایلی‌کهن بود که اگر چه انسان موجه و درستی بود اما در اینکه در قواره سرمربیگری تیم ملی ایران باشد شک داشتیم. قبل از شروع جام‌ملت‌ها هم در ورزشگاه آزادی و در یک بازی تدارکاتی به ترکمنستان که در فوتبال آسیا محلی از اعراب نداشت با یک گل باختیم!‍ گروه‌مان هم در جام ملت‌ها گروه مرگ بود. عربستان، عراق و تایلند.

در بازی اول به عراق باختیم. با کلی بازیکن باتجربه. از افشین پیروانی و محمد خاکپور و کریم باقری بگیرید تا حمید استیلی و سیروس دین‌محمدی و علی دایی. نمی‌دانیم بعد از آن باخت مایلی‌کهن چه فکری کرد اما در بازی بعد علاوه بر مهدوی‌کیا که جلوی عراق هم خوب بازی کرده بود، نعیم سعداوی و مهرداد میناوند هم وارد ترکیب اصلی شدند و عجیب اینکه هر دو نفر هم گل زدند. به‌خصوص سعداوی که آن گل تنها گل ملی‌اش هم بود. درست مثل پژمان جمشیدی که در تمام دوران فوتبالش فقط یک گل ملی داشت!

آن بازی را ۳ بر یک بردیم و مایلی‌کهن که انگار از جوان‌گرایی خوشش آمده باشد، در مقابل عربستان هم همان ترکیب را به میدان فرستاد و در نیمه دوم یکی دو بازیکن جوان دیگر مثل داریوش یزدانی و سیدعلی موسوی را رو کرد. آن تیم، یکی از بهترین نتایج تاریخ تیم ملی ایران در مقابل عربستان را رقم زد و این تیم را با ۳ گل شکست داد. باورکردنی نبود اما تیمی که کمتر از یک ماه پیش، به ترکمنستان در آزادی باخته بود، در امارات حسابی جان گرفته بود. راستش در آن تیم خیلی تاکتیک و سیستم خاصی به‌چشم نمی‌خورد اما خب شور جوانی و حضور چند ستاره مثل دایی و خداداد و کریم باقری، جای تاکتیک و برنامه را پر کرده بود.

رسیدیم به بازی مرحله یک‌چهارم نهایی مقابل کره جنوبی. کره آن روزها اصلا سرحال نبود و با خوش‌شانسی به‌عنوان یکی از تیم‌های سوم گروه‌ها، به این مرحله رسیده بود اما هرچه باشد نامش کره جنوبی بود. چهار سال قبل ما را با کلی ستاره و بازیکن پرمدعا ۳-صفر برده بود و روبه‌رو شدن با این تیم واقعا ترس داشت.

اتفاقا گل اول را هم آنها زدند و وقتی بازی را به تساوی کشاندیم، دوباره گل خوردیم و بازنده به رختکن رفتیم. نمی‌دانیم بین دو نیمه مایلی‌کهن به شاگردانش چه گفت. تعویضی هم نکرد و همان بازیکنان را به میدان فرستاد و ناگهان توفان شروع شد. در کمتر از ۴۰ دقیقه ۵ بار دروازه کره را باز کردیم و به‌معنای واقعی کلمه اشک سرمربی این تیم را در آوردیم. بازی را ۶-۲ برده بودیم و باورمان نمی‌شد و هنوز هم …
رفتیم به نیمه‌نهایی و دوباره عربستان.

همین چند روز پیش این تیم را ۳-صفر برده بودیم و قاعدتا باید به راحتی باز هم شکستش می‌دادیم. اما این بار با اینکه شور و شوق تیم جوان ما بیشتر از بازی قبل بود، اما ناگهان هم دانش فنی مایلی‌کهن ته کشید و هم جمال قندور داور سوری علیه ما سوت زد تا بازی به پنالتی بکشد. در پنالتی‌ها هم علی دایی باتجربه خراب کرد و هم داریوش یزدانی با آن پاهای لرزانش! به عربستان باختیم و رفتیم برای سومی.

این بار در پنالتی‌ها کویت را بردیم و سوم شدیم و تمام.آن تیم جوان و جذاب و دلربا، یک سال بعد با مایلی‌کهن شروع کرد و با والدیر ویرا به جام جهانی رسید و جلال طالبی در فرانسه آمریکا را شکست داد. هنوز هم اگر از یک فوتبالی میانسال بپرسید، احتمالا آن تیم دوست‌داشتنی با آن مربی دوست‌نداشتنی (منظورم مایلی‌کهن است)، شگفت‌انگیزترین تیم جوانی است که در خاطره‌اش ثبت شده است.

کدخبر: ۴۱۶۱۷۳
تاریخ خبر:
ارسال نظر