آنالیز | پایان سریال بعد از آزادی
روزنامه هفت صبح | سریال بعد از آزادی شنبه شب در شبکه یک تمام شد. این سریال را محمدعلی باشهآهنگر کارگردانی کرد که در سینما چهرهای شناخته شده است و فیلمهای او همواره کنجاویبرانگیز بودهاند. بعد از آزادی شروعی خوب داشت اما پایان آن قابل دفاع نیست.
منظر اول| عیار قسمت آخر: راستش نمیدانیم سریالی که روی آنتن میرود چقدر محصول نگاه کارگردان است و چه میزان از آن در مسیر تولید گرفتار ممیزی شده. درباره بعد از آزادی یک شائبه به گوش میرسد و آن ممیزی بخشهایی از داستان و شخصیتها است. توقیف دو ساله هم به همین ماجرا ربط داده میشود.
عجالتا قسمت آخر، بیش از اندازه «شاد» بود و سرنوشت همه ختم به خیر شد. پس از مرگ مهران پدر او از یک آدم سنگدل تبدیل به آدمی مهربان شد و در قسمت آخر سهدانگ از باغ خود را تقدیم عروسش کرد. عارف سر و سامان گرفت و کدورتها از بین رفت. کارخانه به راه افتاد و کام همه شیرین شد. «هپی اند» الزاما یک ویژگی منفی نیست اما شیوه نمایش پایان شاد باید به گونهای باشد که مخاطب از آن لذت ببرد. این روش که در سریال دیدیم کلیشهایترین مدلی بود که میشد یک سریال را با آن تمام کرد.
منظر دوم| عیار قسمتهای پیش : محمدعلی باشهآهنگر کارگردان جسوری است و در سینما سراغ سوژههای داغ و متفاوت رفته؛ مثل فرزند خاک، بیداری رویاها، ملکه و سرو زیر آب. سریال بعد از آزادی او هم متفاوت شروع شد و در قسمتهای اول نشان داد مخاطب با داستانی نو مواجه است. غالب بازیگران عملکردی موفق مقابل دوربین داشتند و قصه از ضرباهنگ مناسبی برخوردار بود.
در میانه سریال اما ریتم داستان یکنواخت شد و حتی در برخی موارد، گنگ بود. این اتفاق به دلیل ممیزی رقم خورد یا ضعف در قصه؟ بهنظر میرسد عامل اول کار را خراب کرد چراکه سابقه سینمایی باشهآهنگر نشان داده او کارگردانی نیست که به یکباره وارد مسیر انحرافی شود. او در این مدت واکنشی به سریال نداشت و همین شائبه سانسور بعد از آزادی را قوت میبخشد. سریال میتوانست در یادها بماند اگر سرنوشتی این چنین پیدا نمیکرد.