آنالیز | سریال حکم رشد
روزنامه هفت صبح | شبکه سه از هفته پیش سریال جدید خود به نام «حکم رشد» را روانه آنتن کرد. این سریال را حسن لفافیان کارگردانی میکند که داستانی پلیسی دارد. ابتدا قرار بود سعید نعمتالله آن را بسازد اما انصراف داد. در تیتراژ هم نام او به عنوان نویسنده دیده نمیشود.
منظر اول : محتوا | این یک واقعیت است که انتظار مخاطب تلویزیون از یک سریال، در وهله اول، قصه سرگرمکننده آن است. «حکم رشد» اما از این منظر موفق عمل نکرده و فاقد قصهای میخکوبکننده است. این سریال داستان دو برادر را محور قرار داده که یکی پلیس است و دیگری مشغول به کارهای خلاف. ایده خیر و شر، همیشه برای مخاطب جذاب است؛
به شرط آنکه قصه حرفی نو داشته باشد. «حکم رشد» در پرداختن به پلیس از همان کلیشههای رایج بهره میبرد و تصویر آنها را یکسره سفید میبیند. در بخشی که دوربین میان لاتها میرود هم شاهد کاریکاتوری از آنها هستیم. در سالهای اخیر فیلم و سریالهایی مثل «شنای پروانه»، «متری شش و نیم» و «قورباغه» تا حدودی به واقعیت زنگی لاتها نزدیک شدهاند؛ هرچند برخی منتقدان (مثل جواد طوسی) همین تصویر را هم باسمهای میدانند.
منظر دوم: ساختار | دقایق ابتدایی «حکم رشد» که داستان یک دستگیری را روایت میکرد، خبر از یک سریال مهیج میداد. در ادامه اما ساختار آن یکنواخت شد و شبیه دیگر سریالهای تلویزیونی. در این سریال رابطه شکرآب دو برادر، شرایط پسر بیمار پلیس، روزگار دلگیر مادر و زندگی بیقید لاتها باورپذیر نیست. حتی هفته پیش نوشتیم که شیوه صحبت کردن «گند لات» به واقعیت آنها نمیخورد. او برای فرار از ممیزی تلویزیون، بهجای اینستاگرام میگوید فضای مجازی!
همین ایرادها باعث میشود مخاطب رغبت تماشای سریال را نداشته باشد. از آن طرف، شخصیتپردازی ویژهای در سریال نشده و پلیس شمایل یک قهرمان بر تن نکرده. حتی برادر او یک ضد قهرمان جذاب نیست. به همین نسبت بازی بازیگران لطمه خورده و به دل نمینشیند. مثلا ثریا قاسمی بازیگری استخوان خرد کرده و صاحب استعداد است اما در «حکم رشد» بار دیگر یک شخصیت کلیشهای به او سپرده شده.