آغاز مدرنیته در تنقلاتخوری با پفک
روزنامه هفتصبح | این خوراکی که ما به آن میگوییم پفک و با وجود تمام هشدارهای سلامتی که از کودکی دربارهاش شنیدهایم و چیزی از عشقمان به آن کم نشده، در واقع اسم دیگری دارد و در سایر نقاط جهان به عنوان اسنک شناخته میشود و پفک اسمی است که اولین تولیدکننده آن در ایران یعنی مینو روی محصولش گذاشت و اوضاع طوری رقم خورد که انگار اسم خوراکی شور و پوک و خوشمزه مینو در تمام جهان پفک بوده است.
البته فکر نکنید بقیه دنیا هم از اول به آن میگفتهاند اسنک؛ اسم اولیهای که موری یوهاری خالق پفک روی آن گذاشت «چیز دودلز» بود. موری یوهایی که فرزند یک زوج مهاجر ترک بود، در اواخر دهه ۱۹۵۰ میلادی اولین کارخانه پفک نمکی ما را با اسم «چیز دودلز» در محله برونکس نیویورک راه انداخت. این محصول در مدت کمی چنان شهره خاص و عام شد و جای خودش را در دلها باز کرد که کمپانی غولپیکر تولید تنقلات «بوردن» در آمریکا در سال ۱۹۶۵ کارخانه سازنده چیز دودلز موری یوهایی را با قیمت خیلی خوبی از صاحبش خرید.
برکت این چیزدودلزها برای آقای یوهایی آنقدر زیاد بود که تا همین ۱۰ سال پیش که در ۹۰ سالگی فوت کرد، در ناز و نعمت و تجمل زندگی میکرد. جالب اینکه پفک خیلی زود به ایران آمد؛ یعنی در سال ۱۹۷۰٫ یک شرکت داخلی تازه تاسیس اما بسیار موفق به نام مینو هم تولید آن را شروع کرد و اسم خلاقانه پفک نمکی را روی آن گذاشت. آن زمان محصولات غذایی تحت لیسانس شرکتهای خارجی قرار داشتند؛ مثلاً پفک نمکی، تحت لیسانس بیاتریس فودز و بیسکویت تحت لیسانس یک شرکت انگلیسی بود.
آنطور که در کتاب «موقعیت صاحبان صنایع در ایران عصر پهلوی، زندگی و کارنامه علی خسروشاهی» نوشته شده است: «علی خسروشاهی در سفرهایش به خارج از کشور مرتب در نمایشگاهها و مغازهها نمونه اجناس متفاوت جمعآوری میکرد و میچشید. در یکی از این امتحانات به محصولی برمیخورد که بعداً در ایران بانام پفک نمکی به بازار عرضه شد. جنسی که علی خسروشاهی به آن برخورده بود، محصول شرکت آمریکایی بیاتریس فودز بود.»
خسروشاهی موفق میشود پفک نمکی را تحت لیسانس این شرکت در ایران تولید کند. خسروشاهی در خصوص نامگذاری این محصول میگوید: «در دوران کودکی با مادرم به قنادی مینا در ابتدای خیابان نادری میرفتیم. آنها یک شیرینی داشتند به نام پفک که خیلی مورد علاقه من بود. محصولی هم که قرار بود تولید شود خیلی پف داشت و چون محصولی شور بود، من تصمیم گرفتم که اسم آن را پفک نمکی بگذارم.» این محصول به یکی از موفقترین و پرسودترین محصولات مینو تبدیل شد.
پفک نمکی به قدری موفق شده بود که شرکت مینو در سال ۱۳۵۶ درصدد بود واحدهایی برای تولید آن در شهرستانهایی مثل اهواز و شیخنشینهای خلیج فارس و عربستان سعودی تأسیس کند تا هم جنس تازهتر به دست مصرفکننده برسد و هم در هزینه حملونقل این جنس که بسیار حجیم بود، صرفهجویی شود اما عمر مدیریت مدیران به این کار قد نداد. به هر حال پاکت نایلنی قرمز رنگی که پفک نمکیهای میگو شکل ترد در آن در انتظار خورده شدن نشسته بودند، بخشی از خاطرات کودکی خیلی از ایرانیها را تشکیل میدهد و حالا چندین برند دیگر سالهاست که مشغول تولید همین اسنکها در طعمهای نمکی و پنیری هستند.
*** صاحب اسم
اگرچه مینو پفک را به ایران آورد و اسمی که روی آن گذاشت ماندگار شد اما بعدتر بخش بزرگی از بازارش را از دست داد چون شرکتهای دیگر با تبلیغات گسترده، تغییرات عمده در محصول و تبلیغات وسیع توانستند بخشی از بازار را به دست بیاورند؛ با این وجود مینو هنوز هم محصولی با همان شکل و شمایل و احتمالا طعم اولین تولید میکند که محبوبیت خودش را دارد. شاید دیگر تمام بازار دست مینو نباشد اما به هر حال برند پیشکسوت همیشه احترام خودش را در پیشگاه پفکخورهای ایرانی داشته و دارد.
*** گنجشکک نمکی
استقبال از پفک نمکی در ایران خیلی زیاد بود اما تقریبا ۲۰ سال تولید کشید تا شرکت دیگری بتواند در کنار مینو در زمینه طول پفک سری در سرها دربیاورد. اشیمشی با انتخاب یک گنجشک نامآشنا برای ایرانیها به عنوان نماد، کارش را شروع کرد اما تا سالها محصول چندان متفاوتی نسبت به محصولات مینو ارائه نداد. شاید بتوان گفت که پفکهای اشیمشی فقط کمی فشردهتر بود و خوردنش کمتر کثیفکاری راه میانداخت. در واقع انگار بازار هنوز تشنه همان پفک معمولی بود و نیاز چندانی به اعمال خلاقیت دیده نمیشد تا چند سال بعد که برندهای خلاقتر با گرافیک و بستهبندی بهتر از راه رسیدند و اشیمشی هم مجبور شد تکانی به خودش بدهد، اگرچه این تکان چندان هم قوی نبود.
*** میمون موتوری
از آنجایی که اشیمشی با گنجشکک معروفش جواب داده بود، سومین برند معروف تولید پفک هم تصمیم گرفت یک جور حیوان برای محصولاتش جور کند اما چیتوز نهتنها اسمش را از برند تولیدکننده اسنک آمریکایی گرفت، بلکه نماد آن را هم یکجورهایی مال خود کرد. احتمالا شما هم مثل خیلی از ایرانیهای دیگر فکر میکنید حیوان موتورسوار روی بستههای اولیه چیتوز ایرانی میمون بوده اما اینطور نیست بلکه این حیوان یکجور چیتا معروف به چستر چیتا است.
با وجود همه این بهرهبرداریها از برند آمریکایی باز هم چیتوز حرفهای زیادی برای زدن در بازار ایران داشت آن هم در شرایطی که تازه برندهای تنقلات داشتند جان میگرفتند و در شکلها و بستهبندیهای جدید و متنوع روانه بازار میشدند. اسنکهای چیتوز شورتر بودند و طعم تند و تیزتری داشتند و از آن مهمتر چیتوز چنان پرشور وارد فضای تبلیغات شد که توانست در مدت کمی جای خودش را پیدا کند. شاید بشود گفت که چیتوز یکی از اولین برندهایی بود که در ایران برای برندش کاراکتر و یونیفرم ساخت و تا همین حالا هم به این کاراکتر و یونیفرم وفادار مانده است.
بعد از چیتوز هم برندهایی مثل چاکلز و لینا از راه رسیدند که هم سعی کردند رد طعم پنیر را در محصولاتشان قویتر کنند و هم شکل و شمایل این خوراکی را از آن حالت سنتی میگو مانند خارج کنند که البته موفقتر هم بودند و به واسطه همین خلاقیت توانستند توجه بازار را به خودشان جلب کنند.