آرایش سیاسی بر محور سفر به ترکیه
روزنامه هفت صبح، ساعد برقی | این یک توفان سیاسی بود. یک فعال رسانهای خبر داد که عروس و داماد رئیس مجلس به همراه همسر ایشان از سفر به ترکیه بازگشتهاند. نامش وحید اشتری. از فعالان عدالتخواه. نخستین نشانهها از او را در سال ۱۳۸۸ و حوادث سیاسی بعد از انتخابات در فضای خبری دیدیم. جوانی بیست ساله بود و عضو بسیج دانشجویی دانشگاه تهران. دولت احمدینژاد که تمام شد اول تمرکزش را برد روی ماجرای هستهای و بعد در قالب کانالی به نام مکتوبات روی مسایل اقتصادی. در تمام این سالها اما ضد قالیباف بود. مثل یک احمدینژادی اصیل. مثل کسی که هنوز شایعه آن روز جمعه انتخابات ۱۳۸۸ و حمایت قالیباف از نامزد شکست خورده آن انتخابات را باور کرده باشد.
آنچه اشتری در توییتر نوشت این بود: «چند تا از مسافران استانبول یک سری فیلم و عکس از یک خانواده چادری (در پروازهای ترکیه خیلی مرسوم نیست) فرستادهاند که امروز بخاطر حجم بالای بار با متصدی کانتر به مشکل خوردهاند و بعد با رفتار عوامل هواپیمایی معلوم شده از خانواده مسئولیناند. ظاهرا خانواده آقای قالیباف بودهاند.از بعدازظهر تا حالا برای مطمئن شدن با بچه های فرودگاه امام و هواپیمایی معراج ارتباط گرفتم و اطلاعات پرواز را درآوردم. اسم این سه نفر در لیست پرواز شماره ۴۸۰۴ ساعت ۱۳:۴۵ دقیقه امروز معراج از فرودگاه استانبول به فرودگاه امام است. زهرا مشیر، مریم قالیباف و امیررضا بحیرایی (داماد)»
شش ساعت بعد از توییتهای اشتری، الیاس قالیباف، فرزند رئیس مجلس در پستی اینستاگرامی پاسخ او را داد: «خواهرم و همسرش کاری انجام دادند که حتما غلط است. این سفر آن هم در این شرایط اقتصادی مردم یقینا اشتباه است. آنها برای خرید سیسمونی نرفته بودند و ناراستی ها و بزرگ نمایی هایی در متن های منتشر شده وجود دارد اما به هر صورت انجام این سفر خطایی نابخشودنی است، چرا که باعث می شود همه تهمت هایی که در گذشته به پدرم و خود آنها زده شده است را صحیح جلوه دهد.
آنچه این خطا را نابخشودنی تر می کند آن است که به امید و اعتماد مردم ضربه می زند و زبان ضد انقلاب و بدخواهان را دراز می کند.
این رفتار حتما مخالف نظر و مشی و مرام پدرم است. آنان که می خواهند خطای فرزند را به پای پدر بنویسند، بدانند که این کار از قبل مورد مخالفت ایشان قرار گرفته بود ولی متاسفانه نادیده گرفته شد. بنده به سهم خودم از همه مردم عذرخواهی می کنم و آن ها هم حتما باید عذرخواهی نمایند. انشاالله خدا در این شب های قدر همه قصور ها و خطاهای ما را ببخشد.»
فارغ از اینها که روایتی از اتفاق است، سوال اصلی این است که چرا این سفر باید به چنین آشوبی بدل شود؟ سفر به ترکیه امری عمومی برای مردم است اما چرا برای خانواده رئیس مجلس به چنین آشوبی تبدیل میشود؟دلایل مختلفی را میشود ذکر کرد. طیف عدالتخواه از همان دوره ویلاهای نجومی پروندهای باز با قالیباف دارند. آنها شهردار را متهم میکنند که در بذل و بخشش نسبت به یاران نزدیکش از خطوط قرمز عبور کرده است.
قالیباف چند سال قبل سیاهههایی از اموال خود و خانوادهاش منتشر کرد که با ناباوری افکار عمومی روبهرو شد. پسر قالیباف اصرار داشت تا اموال خود و پدرش را بیش از حد لزوم ناچیز جلوه دهد. خبرهایی درباره مدرسههای غیر انتفاعی و خیریهای مشهور منتشر شد. همه اینها این ادعای تنگدستی را به چالش میکشید.
قالیباف برداشت خاص خود را از سیاست ورزی دارد. او شاید در القای مشاوران جوان و تحصیلکردهاش برداشتی عجیب از افکار عمومی دارد و میاندیشد که ترفندهای جلب آرای عمومی به سبک غرب در ایران جواب میدهد. خب مشخص شده است که جواب نمیدهد اما قالیباف همچنان میخواهد سیاستمدارانه و طبق همان الگوی کلاسیک رفتار کند. او و مشاورانش با ویژگیهای افکار عمومی در ایران هنوز خو نگرفتهاند.
تاکید او بر ۴ درصد در مقابل ۹۶ درصد و فرورفتن ناگهانیاش در جلد یک مدافع بزرگ محرومان در انتخابات سال ۹۶ در حافظهها ثبت شده است. مشکل اینجاست که قالیباف شهرت خود به عنوان یک کارگزار اجرایی پرتلاش را برای پرستیژ سیاسی خود کافی نمیداند و از الگوهای دیگری هم استفاده میکند که خب با آنها راحت نیست. حضور یک چهره مهم اجرایی در قالب رئیس مجلس از همان تضادهای دوران سیاسی قالیباف است.
نمونه بارز دیگر این ماجرا رفتار سیاسی او در مورد طرح صیانت است. موضوعی که برخی تحلیلگران میگویند شاید ریشه ضربهای باشد که قالیباف دیروز خورد. ضربهای که برخی چیزها در آن عادی نبود مثل دسترسی یک خبرنگار یا فعال مجازی به لیست پرواز مسافران.
قالیباف در طرح صیانت چه کرد؟ از همان ابتدا خود را کنار کشید و در افکار عمومی به عنوان شریک این ماجرا شناخته شد.
او شاید تصور میکرد در این ماجرا مورد تحسین بخشهایی از حاکمیت قرار خواهد گرفت یا حتی فکر مخالفتها را نمیکرد ولی بعد که سیلی از مخالفت روانه شد، ناگهان به آن سمت رفت و در یک ماه اخیر، طرح را از آستانه تصویب به جایی کشاند که دیگر جایی در مجلس نداشته باشد و حتی به شورای عالی فضای مجازی پاس داده شود. چنین چیزی را حامیان قدرتمند آن طرح صیانت به خصوص در میان جبهه پایداری بدون پاسخ باقی نمیگذاشتند.
در اینجا در تحریریه هفت صبح صادقانه میگوییم هیاهوی پیش آمده برای سفر خانواده قالیباف به ترکیه را درک نمیکنیم. مشخص است که با آن سبک سیاست ورزی قالیباف در تضاد است اما در نهایت یک سفر خانوادگی به یک کشور همسایه بوده است. شایددر تصور مردم این که همسر و فرزند و داماد رئیس قوه مقننه برای خرید کردن به یک کشور همسایه بروند عنصری سردرگم کننده وجود دارد. حالا چه به قصد تفریح مجاز بوده باشد و چه به قصد خرید. این نزدیکی به عرف مردم عادی میتوانست امتیازی برای قالیباف هم باشد حتی اما نه در شرایط فعلی که قالیباف تلاش میکند خودرا به عنوان یک سیاستمدار تراز انقلاب معرفی کند. یک جای کار میلنگد.