آتشسوزیهای عمدی به قصد قتل و انتقام
روزنامه هفت صبح، سارا غضنفری | معمولا وقتی آتشسوزی در ساختمان یا محلی رخ میدهد آتشنشانی از راه میرسد و بعد از خاموش کردن آتش، علت آتشسوزی را پی میگیرد. اما کسی که در این میان با نقشه قبلی با دستکاری سیمهای ساختمان یا ریختن نفت و بنزین در گوشهای به قصد انتقام آتشافروزی میکند فرق دارد.
قاتل فکر میکند، هیچوقت کسی دستش را نخواهد خواند و با نقشهای که چیده و آتشسوزی را طبیعی جلوه داده است از دام قانون خواهد گریخت، اما پروندهای که روز دوشنبه، ۲۶ آبان امسال در دادگاه کیفری بررسی شد، نشان داد حتی اگر در سال ۹۳ در ساختمانی آتشسوزی عمدی رخ بدهد، کارشناسان بررسی میکنند و آتشافروزان با حکم قتل عمد مواجه خواهند شد.
در چند پرونده قتل اخیر، گناه اصلی گردن آتش و اتصالی برق ساختمان و … افتاد، اما قاتلان بالاخره دستشان رو شد؛ چه کسی که برادرش را در میوهفروشی به آتش کشید، چه آن جوانی که مرگ نامزدش را آتش گرفتن در یک آتشسوزی طبیعی به دلیل اتصال سیمهای ساختمان جلوه داد. در این گزارش، پروندههای آتشسوزی عمدی به قصد قتل را بررسی میکنیم.
* یک: پرونده آتشسوزی مرگبار مجیدیه
پرونده آتشسوزی مرگبار در ساختمانی در محله مجیدیه پس از شش سال از حادثه در دادگاه کیفری استان تهران دوشنبه، ۲۶ آبانماه رسیدگی شد. شامگاه سوم بهمن سال ۹۳ آتشسوزی مهیبی در ساختمان ششطبقهای در خیابان ابوالحسنی محله مجیدیه تهران رخ داد و باعث مرگ دو مرد جوان و مادربزرگ ۶۲ ساله و نوه ۴ ساله شد. بررسی آتشنشانان از عمدی بودن آتشسوزی حکایت داشت. در جریان تحقیقات معلوم شد که سرایدار چون طلبش را از مدیر ساختمان نگرفته، او را به آتش زدن ساختمان تهدید کرده بود که همان شب در حوالی ساختمان دیده شده بود.
او بهعنوان تنها مظنون، تحت تعقیب پلیس قرار گرفت و بعد از ۱۱۲روز فرار بازداشت شد و در جریان تحقیقات گفت: عامل آتشسوزی نیست و دوست مدیر ساختمان را دیده که همان شب گالن بنزین به دست داشته و به سمت ساختمان میرفته است. در ادامه این مرد دستگیر شد که منکر آتش زدن ساختمان شد و گفت: اختلاف کمی با مدیر ساختمان داشتم.
اما این دلیلی برای آتش زدن آنجا نبود. با شکایت خانواده قربانیان، مدیر ساختمان هم تحت تعقیب قضایی قرار گرفت و منکر آتشافروزی مرگبار شد. با تحقیقات در دادسرا و مشخص نشدن عامل اصلی آتشسوزی مرگبار، بازپرس شعبه ششم دادسرای جنایی تهران برای سرایدار، مدیر ساختمان و دوست او به اتهام تسبیب در مرگ کیفرخواست صادر کرد و پرونده را به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال کرد.
*** آتش زدن برادر در میوهفروشی سهروردی تهران
صبح چهاردهم فروردینماه امسال بود که مأموران آتشنشانی در جریان آتشسوزی مهیب یک باب مغازه میوهفروشی در خیابان سهروردی جنوبی قرار گرفتند. همزمان با خاموش شدن آتش، دو مرد جوان که در میان شعلههای آتش گرفتار شده بودند توسط مأموران آتشنشانی به بیرون منتقل و توسط اورژانس به بیمارستان انتقال پیدا کردند.
پس از انتقال دو مرد جوان به بیمارستان، تیمی از مأموران نیروی انتظامی تحقیقات اولیه درخصوص این پرونده را آغاز کردند و در همان تحقیقات ابتدایی مشخص شد دو مرد جوان به نامهای مصطفی و جواد هستند که برادر بزرگتر حدود ۹۵درصد دچار سوختگی شده و برادر کوچکتر که جواد نام دارد فقط از ناحیه دست و صورت آسیب دیده است.
برادر بزرگتر ۴۰ ساله بر اثر شدت سوختگی در بیمارستان جان سپرد و همسر او با تشکیل پرونده جنایی به بازپرس اعلام کرد: همسرش در آخرین لحظات عمرش گفته بود برادرم بنزین ریخت و آنجا را آتش زد. دو برادر از مدتی قبل با یکدیگر دچار اختلاف بوده و روز حادثه با یکدیگر درگیر شدهاند. برادر کوچکتر ۳۴ساله دستگیر شد و اعتراف کرد: قصد آتشسوزی نداشتم.
فقط میخواستم او را بترسانم. من این مغازه را تا سال ١۴٠٢ از پدرم اجاره کرده بودم، ولی مصطفی میخواست در مغازه کار و کاسبی خودش را راه بیندازد. او حتی دستگاه پوز جداگانه با خودش آورده بود. من هم عصبی شدم و با هم درگیر شدیم. در نهایت بنزین را روی خودم و او ریختم. اما او کنار بخاری بود و ناگهان گُر گرفت.
*** مرگ مرموز نوعروس در شعلههای آتش
تصمیم به قتل نداشتم در یک لحظه این فکر به ذهنم رسید. یک تکه سیم برداشتم و یک سرش را به برق و سر دیگرش را هم به بدن همسرم که روی تخت خوابیده بود وصل کردم. برق او را گرفت و فوت کرد. تازهداماد ۲۰ روز قبل از جشن عروسیاش در اقدامی هولناک دست به قتل نوعروس زد. این پسر با آتش زدن جسد نوعروس جوان سعی بر پنهان کردن راز جنایت داشت.
ساعت ۱۲ ظهر جمعه، ۱۱ بهمن سال ۹۸ اهالی ساختمانی در منطقه جنتآباد از آتشسوزی یکی از واحدهای ساختمان به سازمان آتشنشانی تهران خبر دادند. آتشنشانان با حضور در محل مشاهده کردند طبقه اول ساختمان دچار آتشسوزی شده و عملیات بهسرعت آغاز و حریق داخل خانه مهار شد، اما ماموران آتشنشانی پس از مهار آتش و ورود به داخل اتاق خواب با جسد سوخته یک زن که روی تختخواب افتاده بود روبهرو شدند و علت آتشسوزی را عمدی اعلام کردند و پای پلیس جنایی به ماجرای مرگ فرنوش ۳۳ ساله باز شد.
تحقیقات در حالی ادامه داشت که پسر جوانی با حضور در محل آتشسوزی خود را نامزد فرنوش معرفی کرد و به ماموران گفت: سال ۸۵ با فرنوش در دانشگاه آشنا شدم و رابطه ما تا بعد از دانشگاه ادامه پیدا کرد. فرنوش کارشناسی آیتی داشت و در یک شرکت کار میکرد و من هم دکترای آیتی را گرفته و مشغول کار بودم تا اینکه چهار سال قبل پس از مراسم خواستگاری با فرنوش عقد کردم. جوان ۳۵ ساله افزود: ۲۰ روز دیگر مراسم جشن عروسیمان بود و خانواده همسرم دو روز قبل برای دادن کارتهای عروسی به شهرستان رفتند و بهخاطر اینکه فرنوش تنها نباشد، من در خانهشان بودم تا اینکه روز آتشسوزی او روی تخت خوابیده بود و من به پارکینگ ساختمان رفتم.
در حال برداشتن وسایل بودم که صدای جیغ و فریاد شنیدم و خودم را به پارکینگ ساختمان رساندم و متوجه آتشسوزی در خانه نامزدم شدم. شعلههای آتش آنقدر زیاد بود که کاری نمیتوانستم برای نجات همسرم انجام دهم. اما بالاخره داماد اعتراف کرد: همسرم با اصرارهایش باعث شده بود تا سند خانهام را به نامش بزنم و بعد از آن نیز اصرار داشت که خودرویم را به نامش کنم و میگفت باید به سفر خارج از کشور برویم و یک جشن عروسی مجلل بگیریم.
این بحثها همیشه بین ما وجود داشت و زیادهخواهیهای همسرم باعث شده بود دیگر کنترلم را از دست بدهم و روز حادثه نیز وقتی با هم درگیر شدیم متوجه نشدم دست به چه کاری میزنم. وقتی به خودم آمدم، دیدم با سیم برق همسرم را به قتل رساندهام. به دنبال راهحل برای پنهان کردن این قتل بودم، به همین خاطر تافت مو را که روی میز آرایش همسرم بود روی جسدش خالی و سپس با کبریت اقدام به آتش زدن جسد کردم و فرار کردم تا آتشسوزی طبیعی جلوه کند.
*** آتشسوزی عمدی و قتل همسر دوم
با پیدا شدن اجساد یک زوج سالخورده در شعلههای آتش خانه ویلایی، راز یک جنایت فاش شد. ماجرای این جنایت هولناک شب ۶ اردیبهشت امسال در بلوار امامت مشهد هنگامی لو رفت که اهالی ساکن در خیابان امامت ۶۲ با مشاهده دود غلیظ و شعلههای آتشی که از یک ساختمان دوطبقه ویلایی زبانه میکشید، هراسان با سازمان آتشنشانی مشهد تماس گرفتند و از یک آتشسوزی هولناک خبر دادند.
وقتی آتشنشانان شعلههای سرکش را در چند نقطه منزل ویلایی خاموش کردند، ناگهان با اجساد زن و مردی میانسال روبهرو شدند که پیکر هر کدام در قسمتی از منزل مسکونی قرار داشت. جسد زن ۵۰ساله در حالی داخل اتاق خواب و کنار کمدها افتاده بود که پاهایش با کمربند و سیم بسته شده بود، اما جسد مرد ۶۱ساله که آثار بریدگیهای عمیق و سطحی روی دست و پاهایش دیده میشد در پذیرایی منزل قرار داشت و خون زیادی نیز روی قالی ریخته بود.
زن ۵۰ ساله همسر دوم مرد راننده است که از سال ۹۶ به عقد وی درآمده بود. بررسیهای بیشتر نشان داد «حسن-ب» (مرد ۶۱ ساله) در یکی از شرکتهای اتوبوسرانی مشغول کار بود که به دلیل شیوع کرونا خانهنشین شده بود. او حدود ۱۰ سال قبل با همسرش متارکه کرده و سپس «م-خ» (زن ۵۰ ساله) را به عقد خودش درآورده بود.
اما متهم کسی نبود جز مستاجر طبقه پایین! متهم ۲۷ساله این پرونده جنایی گفت: احساس میکردم آن مرد ۶۱ ساله بهگونهای مرموز به همسرم نگاه میکند. از او کینه به دل گرفتم. وقتی همسرم نبود به خانهشان رفتم، اول مرد و بعد زن را کشتم. به خانه پدرزنم رفتم و بازگشتم و با بنزین خانه را آتش زدم تا قتل مشخص نشود. اگرچه بعدها مشخص شد او دو همدست نیز داشته است.
*** راز آتشسوزی مرگبار قهوهخانه فاش نشد
ساعت هشت و ۴۵ دقیقه صبح ۱۱ آذر سال ۹۵ حادثه آتشسوزی در یک قهوهخانه سنتی در یافتآباد بلوار الغدیر به آتشنشانی اعلام شد. قهوهخانهای ۲۰۰متری در منطقه یافتآباد دچار حریق شده بود. با اطفای حریق، مأموران آتشنشانی وارد این قهوهخانه شدند و در اتاقک ۱۵متری محل استراحت کارگران جسد دو کارگر افغانستانی را پیدا کردند. با مرگ دو کارگر جوان، موضوع به بازپرس کشیک قتل پایتخت اعلام شد. به دستور بازپرس جنایی، تیم کارشناسی برای مشخص شدن علت حادثه مشغول به کار شد.
در بررسیهای صورتگرفته کارشناسان آتشنشانی اعلام کردند که این آتشسوزی عمدی بوده است. با مشخص شدن این موضوع، تحقیقات برای شناسایی عاملان این آتشسوزی به دستور بازپرس شعبه سوم دادسرای امور جنایی پایتخت ادامه یافت. در تحقیقات میدانی، نگهبان قهوهخانه به کارآگاهان جنایی گفت: فردای روز آتشسوزی، سرنشینان خودروی پژویی که دو مرد جوان بودند به اینجا آمده و سؤالات زیادی در رابطه با آتشسوزی کردند.
با این احتمال که پژوسواران در این آتشسوزی مرگبار نقش داشته باشند، دستور شناسایی و بازداشت آنها صادر شد. در بازبینی دوربینهای مداربسته اطراف محل حادثه، هویت پژوسواران شناسایی شد و آنها بازداشت شدند، اما تحقیقات نشان میداد که آنها در این آتشسوزی نقشی نداشته و فقط از روی کنجکاوی سؤال پرسیدهاند. بهاینترتیب پژوسواران نیز آزاد شدند. با گذشت سه سال از حادثه و از آنجایی که عامل یا عاملان این آتشسوزی مرگبار شناسایی نشدند، خانواده دو قربانی این حادثه به دادسرا رفته و درخواست دریافت دیه از بیتالمال کردند.