کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۳۰۷۷۶۹
تاریخ خبر:

گفتگو با محمد کارت، کارگردان فیلم ‌شنای پروانه‌

محمد کارت، کارگردان فیلم « شنای پروانه» متولد سال ۱۳۶۵ که از سال ۷۹ بازی در تئاتر را آغاز کرد؛ مهمان برنامه کافه آپارات با اجرای همایون اسعدیان بود.حسین دوماری و پدرام پورامیری نویسندگان « شنای پروانه» هم از دیگر مهمانان این قسمت از کافه آپارات بودند. او چهار فیلم کوتاه اما مطرح به نام‌های « خون مردگی» ،« بختک»، «آوانتاژ» و «بچه‌خور» را تا به امروز داشته که در جشنواره‌های داخلی و خارجی مورد توجه بوده است. گزیده سخنان مهمانان کافه آپارات را می‌خوانید.

*** کارت : همه ما یک گنده لات درون داریم
محمد کارت در ابتدای این برنامه درباره اینکه در جایی گفته بود شنای پروانه لات گرافی است، توضیح داد تیترش بد بود. منظورم آن نبود. سوژه فیلم بافت جنوب‌شهر است و تمرکز روی سبک زندگی لاتی است. در آن مصاحبه گفتم همه یک گنده لات درون داریم که گاهی بیرون می‌زند. دوست داریم روی سر هم راه برویم که همیشه ما اول باشیم.

این فرهنگ لمپن گنده لاتی می‌تواند در تک تک شخصیت آدم‌ها واکاوی شود و در هر کسی به مقداری وجود دارد. یکی آن را کنترل می‌کند و دیگری از درونش غلیان می‌کند و زبانه می‌کشد و بیرون می‌زند. ما بچه جنوب شهر هستیم و نمی‌خواستیم فیلم ضدجنوب شهر باشد. نماینده فیلم ما کاراکتر حجت است که جواد عزتی به درستی بازی کرده است آن را. آدمی‌که به اصول خانواده و به اصول روابط و به زن احترام می‌گذارد. شغل دارد.

*** دوماری: نمی‌خواستیم نگاه توریستی داشته باشیم
در ادامه برنامه حسین دوماری نویسنده فیلمنامه « شنای پروانه» گفت: چیزی که از ابتدا در فیلمنامه برای ما جذاب بود و به واسطه اینکه هر سه ما بچه جنوب شهر هستیم و در این محل بزرگ شده‌ایم، این بود که ما صرفا نمی‌خواستیم نگاه توریستی داشته باشیم و اینکه کسانی که در جنوب شهر نبوده‌اند را ضد سمپاد کنیم.

ما می‌خواهیم یک نگاه اصلاح‌گر ابتدا به یک جامعه‌ای که خودمان داشته‌ایم بیندازیم. وقتی در آن جامعه بزرگ شده‌ایم و می‌دانیم چه چیزهایی ضد اخلاقی و ضد انسانی است بیاییم دست بگذاریم روی آن بخش از جنوب شهر که یک نگاه اصلاح‌گری در آن دیده می‌شود.دوماری در ادامه توضیح داد: تمی‌که می‌خواستیم انتقال بدهیم در این قشری که انتخاب شده است بولد است. در این نوع نگاه تیپیکالی که وجود داشت تو بی‌واسطه می‌توانستی بروی طمع این کاراکترها را بررسی کنی و وارد بعدهایی از آن بشوی که شاید در قشر دیگری کار سخت‌تری بود.

*** پورامیری: کانسپت و معنا برایمان خیلی مهم بود
پدرام پور‌امیری هم افزود: چیزی که خیلی زمان نوشتن فیلمنامه درگیر آن بودیم و ترس این را داشتیم که نشود برویم سمتی که فقط یکسری چیزها را نشان بدهیم. خیلی کانسپت و معنا برایمان مهم بود. شبی که به پایان فیلمنامه رسیدیم خودمان حالمان خوب بود. شاید یک مادر هزار سال آرزویش این باشد که بچه‌دار شود و نشود. اما یک روزی بچه‌دار شود و بعد به او بگویند ناقص است و باید بچه را از بین ببری. تو داری هم مادرانگی می‌کنی و هم مادرانگی نمی‌کنی.در یک پارادوکسی قرار می‌گیری که دیگر نمی‌دانی باید چه بکنی. آن بچه را باید نگه داری و یک عمر عذاب بکشد یا از بین ببری. ته فیلم چنین حسی القا می‌شود.

*** کارت: انتخاب با وسواس هنرورها و بازیگران اصلی
سعی کردیم تک تک آدم‌هایی که یک دیالوگ دارند در فیلم تکلیفشان مشخص باشد که کجای فیلم هستند و هر کی رنگی باشد که به کاراکتر اصلی کار کمک کند. برایند وجودی آنها پازل شخصی ما را تکمیل کند و فیلم را بسازد. تک تک هنرورها را در یک پیش تولید ۲۵ روزه انتخاب کردم. حتی کسانی که قرار است از آن ته رد بشوند.

تک تک آدم‌های کوچکی که بازی کرده‌اند و از دل مستندهایم آنها را بیرون کشیده‌ام تا خود بازیگران اصلی و بازیگران تئاتر که همه با وسواس انتخاب شده‌اند و تلاشم این بود که کاراکترهایی که در نگاه فیلمنامه تیپ هستند خصیصه فردی و رنگ فردی خود را داشته باشند.خیلی مدیون این هستم که روش کاری برای این قضایا برای خودم تعیین کرده‌ام که قبل از شروع فیلمبرداری از بچه خور شروع کردم که من باید بدانم فیلمم با چه پلانی شروع و با چه پلانی تمام می‌شود.

کارگردان « شنای پروانه» در ادامه اظهار کرد: انصاف در فیلمسازی اجتماعی خیلی برایم مهم است. یعنی اگر مستندسازی می‌کنم در هر سوژه‌ای انصاف برایم مهم است.یعنی نمی‌خواهم متمرکز شوم فقط روی سوژه‌هایی که سیاهی دارند. می‌خواهم بگویم زندگی واقعی هم تلخی و هم شیرینی دارد. بچه‌خور ‌کلا در یک لوکیشن در قمارخانه می‌گذرد اما فرایند زیر متن آن عشق و امید بود. فکر می‌کنم اگر قرار باشد به مسائل اجتماعی نگاه کنیم به عنوان فیلمساز نباید از همان ابتدا نق اجتماعی یا سیاسی بزنیم. انصاف که داشته باشیم همه اینها خودش در فیلم می‌آید. واقعیتی که دراماتیک شده است را باید بگویی.

*** پورامیر: سیاه‌نمایی کردن در فیلم خط قرمزمان بود
پورامیر توضیح داد: خیلی خوشحال بودیم با همه سختی‌هایی که داشت و در کنار این فیلم منهای فیلمنامه‌نویسی ما سه نفر خیلی با هم زندگی کردیم و از هم یاد گرفتیم.پروسه طولانی فیلمنامه و اینها کلی چیز به ما یاد داد.ولی چیزی که خیلی خوشحالمان کرد این بود که نمی‌خواستیم سیاه‌نمایی کنیم و واقعا خط قرمزمان این بود که سیاه‌نمایی نشود.

کارت در ادامه گفت: هر جا حسین بلد بود من را برد و من هرچه کشف کردم به حسین گفتم. تک تک بازیگران به شهادت خودشان و به شهادت کاری که انجام دادند اینقدر برای مهم بود که مثلا من خانم بهرام را به عنوان یک صاحب قمارخانه چند شب تا صبح به چند قمارخانه واقعی برده‌ام و نشسته است و دیده است و معاشرت کرده است. علی شادمان اگر قرار است پرسوناژ بچه مظلوم و معصوم سینمایی خودش را بشکند، بردند در جاهای مختلفی که کاراکترهای رنگین جنوب شهری را ببیند. به جواد عزتی مستند نشان دادیم و حرف زدیم.تک تک آدم‌ها سعی کردیم بر اساس پژوهش پیش برود.

*** دوماری: تلاش کردیم نقش‌های فرعی فراموش نشدنی باشند
دوماری گفت: یک چیزی که در فیلمنامه برایمان خیلی مهم بود با توجه به اینکه فیلمنامه کلیت و ساختار معمایی دارد ملزوم این بود که نقش‌های فرعی اینقدر در فیلم اهمیت داشته باشند که همیشه انتظار این را داشته باشیم که یک ارجاعی داده خواهد شد به این کاراکترها. بنابراین نمی‌خواستیم هیچ کاراکتری در طول قصه فراموش شود و سعی کردیم در فیلمنامه یکسری خصایص اخلاقی به آنها بدهیم. کمک کردیم نقش‌های کوتاه ویژگی‌هایی داشته باشد که مخاطب نتواند آن را فراموش کند.

در اجرا هم محمد سراغ انتخاب‌هایی رفت که دیگر فراموش شدن این نقش‌های کوچک غیرممکن بود.دوماری در پایان گفت: وقتی یک فیلمنامه‌نویسی فیلم را روی پرده می‌بینی غر می‌زنی. وقتی فیلمنامه‌نویس باشی و کارگردان هم باشی این غر ممکن است دو چندان شود. اما امروز صادقانه می‌گویم که فیلم را روی پرده می‌بینم خوشحالم که به عنوان فیلمنامه نویس در کنار محمد بودم و بسیار از دیدن فیلم لذت بردم.پورامیر هم بیان کرد: خیلی لذت بخش بود وقتی فیلم را دیدم. من می‌توانم اینجا بنویسم و امضا کنم که چطور همه توانش را گذاشت و در کمترین زمان و با استرس فیلم را ساخت. واقعا نمی‌خوابید.تلاش کرد برای این فیلمنامه که آن را خوب بسازد.

کدخبر: ۳۰۷۷۶۹
تاریخ خبر:
ارسال نظر