ماجرای قتل در قمارخانه
روزنامه هفت صبح، خلیل موسوی | پرونده پسری که طی یک ماجرایی عجیب در خانه دوستش که پاتوق قمار بازهای حرفهای در گلعباس ورامین بود کشته شده است، در شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران تحت بررسی قرار گرفت. رسیدگی به این پرونده از ۲۰مرداد ۹۳ و در پی اعلام مرگ مشکوک پسر ۳۰ سالهای به نام علی در دستور کار پلیس ورامین قرار گرفت.
پسری که با پلیس تماس برقرار کرده بود حسین نام داشت و مدعی بود دوستش علی به دلایل نامعلومی جان به جان آفرین تسلیم کرده است. در ادامه و با توجه به مشکوک بودن مرگ حسین، جسدش با دستور بازپرس کشیک قتل به پزشکی قانونی منتقل شد و حسین در این باره به ماموران گفت:
من و علی دوستهای گرمابه و گلستان بودیم و او که اعتیاد داشت گهگاهی به خانه ما میآمد، آن روز نیز مثل هر روز برای مصرف موادمخدر و قمار به خانه ما آمده بود که این بار پس از مصرف مواد مخدر حالش بد شد و من همان موقع با اورژانس تماس گرفتم اما تا رسیدن اورژانس او جانش را از دست داد و فوت کرد.
پزشکی قانونی در بررسیهای خود متوجه شد علت تامه مرگ متوفی پارگی طحال است و به این ترتیب پرونده رنگ و بویی جنایی به خود گرفت و حسین با قرار بازداشت موقت روانه زندان شد اما او همچنان مدعی بود از نحوه مرگ دوستش بیخبر است.در ادامه ماجرا پلیس متوجه شد که حسین و پدرش خانهشان را در منطقه گلعباس ورامین به قمارخانهای تبدیل کرده بودند و گاهی اوقات برای گرفتن پول از مشتریهای قمار خانه با آنها درگیر نیز میشدند که با این تفاسیر پدر حسین به نام محمد با اتهام دائر کردن قمارخانه بازداشت شد و حسین نیز به قتل دوستش اعتراف کرد.
وی در تشریح روز جنایت به ماموران پلیس گفت: علی برای قمار به خانه ما میآمد. آن شب نیز او قمار را باخت اما پول قمار را نداد. به همین خاطر با هم درگیر شدیم. او مواد مصرف کرده بود و حالت طبیعی نداشت که درگیری شدت گرفت و من از ترس جان خودم با لگد به شکم او زدم اما قصد کشتناش را نداشتم و پدرم نیز در جریان ماجرا اصلا نبود.
با اعترافهای پسر جوان برای او به اتهام قتل و برای پدرش به اتهام معاونت در قتل کیفرخواست صادر و پرونده به شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد، متهمان در حالیکه هر دو با قرار وثیقه آزاد بودند به دادگاه آمدند. در ابتدای این جلسه که به ریاست قاضی حسینی برگزار شده بود، مادر علی در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: پسرم معتاد بود اما حسین او را کتک زد و موجب مرگش شد. من برای متهم درخواست قصاص دارم.
در ادامه جلسه نیز متهم اصلی پرونده به جایگاه فراخوانده شد و به قضات گفت: آن روز علی به خانه ما آمده بود و ما با هم قمار کردیم که او باخت. از قبل هم چندباری پولم را نداده بود اما او دوستم بود و من هرگز قصد کشتن او را نداشتم و حتی کوچکترین درگیری نیز بین ما پیش نیامد.
او مثل همیشه در خانهمان مواد مصرف کرد و به یکباره حالش بد و دچار ایست قلبی شد. من که ترسیده بودم بلافاصله با اورژانس تماس گرفتم. باور کنید من نمیدانم چه بلایی سر دوستم آمده که طحالش پاره شده است و بیگناه هستم. در پلیس آگاهی نیز به دلیل اینکه وقتی دیدم پدر پیرم بازداشت شده است و تحت فشار قرار دارد به درگیری با متوفی اعتراف کردم تا پدرم هرچه زودتر آزاد شود.
سپس محمد به دفاع ایستاد و منکر معاونت در قتل و مدعی شد که هیچ اطلاعی از ماجرای فوت علی ندارد. در انتهای جلسه هیات قضایی وارد شور شدند تا برای سرنوشت متهمان پرونده تصمیم گیری کنند.