شکایت فتوشاپ از سجاد غریبی!
روزنامه هفت صبح، یاسر نوروزی| حیف شد اسیر ناداوری شدیم و داور در مقاطعی، مسابقه را قطع کرد والا سجاد غریبی به هلاکت میرسید! چون مسابقه سه روز پیش، به دقیقه هم نرسید و تا گزارشگر آمد به زبان قزاقی «شیر مادر، نان پدر» کند، هالک پخش زمین شده بود. این نشان میدهد شما نهتنها میتوانید شلنگ را به حیثیت خودتان بگیرید بلکه همزمان میتوانید آب شلنگ را به اعتبار بقیه هم بپاشید؛ رفقا، همسایهها، هموطنها و ایران و ایرانی! در واقع کاری کنید که تا یکی دو سال در تمام جهان به ریشمان بخندند.
البته بعد از مسابقه هم گفت: «شرمنده مردم ایران شدم» که از فرط تکرار چندان تأثیری روی من نداشت، منتها جمله بعدیاش بدجوری دلهره توی دلم انداخت: «جبران میکنم»! در واقع جملهای بود مبنی بر اینکه قرار است چند بار دیگر شاهد آبروریزیهای جانانهاش در سراسر نقاط جهان باشیم. هرچند حریف قزاق هم مالی نبود و مسابقه حتی زیر سطح «نان بیار، کباب ببر» اجرا شد.
اما همچنان صحنههایی از تعقیب حریف و گریز غریبی در فضای مجازی دست به دست میشود که نشان میدهد ابعاد رسانهای ماجرا بسیار وسیع بوده. اینقدر که حتی به نظرم رسید فردا چندین کتاب خاطرات بهنام سجاد غریبی هم از طرف ناشران مختلف منتشر شود. دقیقا مثل خاطرات میشل اوباما بهنام «شدن».
هرچند عنوان کتاب غریبی کمی متفاوت خواهد شد و تبدیل میشود به «ترکیدن». بههرحال بستگی به مؤلفان محترم دارد که چه واژهای را تغییر بدهند یا قبل از «شدن» چه چیزهایی اضافه کنند. چون مسابقه به تمام معنا منحصر بهفرد بود و صحنههایی در آن اتفاق افتاد که هیچ کجای دنیا نظیرش را نمیبینید؛
ازجمله لگد پراکندن به سیم کنار رینگ، مشت زدن به هوا، پشت کردن به حریف و خم شدن برای کتک خوردن کمتر و انواع تکنیکهای ولو شدن کف زمین. خیلیها هم در اینباره اظهارنظر کردند که من بین اینها فقط منتظر شکایت فتوشاپ از سجاد غریبی هستم! ضمن اینکه لحظهای تصور کردم اگر مارتین فورد داخل رینگ میرفت چه اتفاقی میافتاد.
چون اگر خاطرتان باشد، هالک پیش از آن مسابقه هم با یک هل ساده، چند متر پرت شده بود؛ چه رسد به اینکه مسابقهای برگزار میشد و میرفت مقابل طرف. یکی از دوستان میگفت قطعا اگر چنین اتفاقی میافتاد هالک رکورد میزد؛ رکورد سریعترین ناکاوت شدن جهان. نمیدانم.
فقط اینقدری میدانم که وقتی در حال قیطانی کردن و ببری کردن کمرتان در فتوشاپ هستید، کمی هم آیندهنگر باشید، رجز نخوانید و در دهانتان چسب ضربدری بزنید. چون بهتدریج خودتان هم هیکل واقعیتان را با آنچه در مانیتور است، اشتباه میگیرید و تا چشم بههم بزنید شدهاید سجاد غریبی.