کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۲۷۳۷۰۳
تاریخ خبر:

درباره آخرین فیلم رضا میرکریمی؛ قصرشیرین

روزنامه هفت صبح، محمدحسین گودرزی | مهم‌ترین خصوصیت سینمای میرکریمی این است که شخصیت‌های فیلم‌های او با گذر از یک مجموعه مارپله‌ای خرده داستان‌ها به شناخت و موقعیت‌های جدیدی می‌رسند که کمتر ماحصل درگیری‌های بیرونی هستند و بیشتر نتیجه تأملات درونی شخصیت‌ها می‌باشند. این تعریف از سینمای میرکریمی بیش از همه آثارش در به همین سادگی که کاملا متعلق به سینمای خرده‌پیرنگ است دیده می‌شود و در همه آثار او به نوعی تجلی می‌یابد و در یه حبه قند شاید کمترین میزان کمینه‌گرایی فیلمساز رقم می‌خورد… قصر شیرین به واسطه جاده‌ای بودنش و رخداد حوادث در یک ماشین در حال حرکت بیش از همه شبیه خیلی دور خیلی نزدیک و امروز است.

جلال مرتکب قتل ناخواسته‌ای شده و به دنبال آن همسرش شیرین موقعیت مکانی او را به پلیس گزارش داده است. این اتفاقات به اضافه مسائل دیگری سبب شده که جلال مدت‌ها قید همسر و فرزندانش را بزند. حالا در شروع فیلم به دنبال مرگ مغزی شیرین، جلال بازگشته تا پرونده باز زندگی‌اش را با پس زدن فرزندانش و واگذاری آن‌ها به خواهر شیرین ببندد و داستان فیلم را رقم بزند. بعد از یک مقدمه در خانه خواهر شیرین روایت اصلی قصه در جاده و همزمان با سفر جلال اتفاق می‌افتد.

سفر جلال در قصرشیرین از همان جنس سفر کاراکتر مسعود رایگان در خیلی دور خیلی نزدیک است. سفری که تنها یک سیر فیزیکی شخصیت نیست بلکه در مقام سیر و تطور درونی شخصیت قرار می‌گیرد و زمینه‌ساز اصلی روایت می‌شود؛ همانطور که کاراکتر فرهاد اصلانی در فیلم دختر در یک سفر برای پیدا کردن دخترش به نوعی با خودش و گذشته‌اش مواجه می‌شود و این سفر برای شخصیت معنایی کنایی و استعاری پیدا می‌کند.

اما مثلا در فیلم خیلی دور خیلی نزدیک سفر شخصیت اصلی بعد از یک مقدمه‌ گیرا در ابتدای فیلم صورت می‌گیرد. مقدمه‌ای که بیش از آنکه معرف الزام داستانی سفر باشد تصویرگر شخصیت اصلی، شغل و روحیات و جایگاه اجتماعی‌اش است. آنچه کاراکتر اصلی خیلی دور خیلی نزدیک در طول سفر با آن مواجه می‌شود مجموعه اتفاقاتی است که هر کدام به تنهایی در فیلم‌های اجتماعی شهری جایگاه و معنای خاصی ندارند و در آن کویر و برهوت فیلم و دنیای ساخته میرکریمی است که به سلسله حوادث معناساز و دگرگون‌کننده برای شخصیت تبدیل می‌شوند. پیش‌تر بهانه‌های توقف در مسیر برای کاراکتر اصلی سینمای جاده‌ای میرکریمی طرح مسئله‌های درونی‌ای بودند که با توجه به موقعیت ابتدایی شخصیت در مقدمه فیلم و بن‌بست‌های شناختی زندگی‌اش ترجمه و تفسیر می‌شدند‌….

اما در قصر شیرین این بهانه‌های توقف در مسیر بیشتر از جنس مسائل طرح‌شده در فیلم‌های آپارتمانی به‌نظر می‌رسد. تردید،خیانت و غیرت بزنگاه‌های تاثیر گذار بر شخصیت‌های قصر شیرین هستند که در سینمای اجتماعی و شهری بارها امتحان پس‌داده‌اند و خیلی مناسب درونگرایی‌های سینمای میرکریمی به‌نظر نمی‌رسند. قصر شیرین در مرحله اجرا و کارگردانی همچنان وام‌دار همان نوع سینمای خیلی دور خیلی نزدیک است. موسیقی متن فیلم به همان سیاق خیلی دور خیلی نزدیک در جهت فاصله‌گذاری‌ها و یک‌دست کردن خرده‌پیرنگ‌ها قدم برمی‌دارد، بازی حامد بهداد که پیش از این با غلو‌های اجرایی و اکت‌های هیاهوگرانه‌ای همراه بود در قصر شیرین تلاش روشن و موفقی در جهت شکستن آن نوار تکرار پیشین و نزدیک‌تر شدن به سینمای میرکریمی به‌حساب می‌آید‌.

در ابتدای فیلم جلال خشن و انعطاف‌ناپذیر به‌نظر می‌آید، برخلاف دختر و پسرش که غرق در لطافت‌ها و خیال‌پردازی‌های کودکانه‌شان هستند. این تفاوت جلال و فرزندانش در لوکیشنی به حدود یک ماشین نیروی محرکه داستان به‌حساب می‌آید. هرچه داستان پیش‌تر می‌رود آن خیال‌پردازی‌های کودکانه به واقعیت نزدیک‌تر می‌شوند و قصر خیالی‌ای که شیرین برای بچه‌ها ساخته بود رو به ویرانی می‌رود و جلال هم وجوه منعطف‌تری از شخصیتش را در‌خود بیدار‌می‌بیند.

تغییر در بچه‌ها و نزدیک‌شدنشان به واقعیت، حاصل جمع دو نیروی متفاوت از هم دختر و پسر است. دختربچه خوش‌زبان و خیال‌پردازی که به همراه برادر جدی‌ترش به استقبال یک مواجهه بی‌سابقه با دنیای پدر می‌روند. اما تغییر در شخصیت جلال به قدرت و رسایی تحول تدریجی خیلی دور خیلی نزدیک نیست. به طور کلی تحکم و خصومت مردانه جلال در کنار لطافت کودکانه و زنانه حاضر در فیلم جهان اصلی اثر را به خوبی برپا می‌کند اما یادمان باشد با مردی روبه‌رو هستیم که می‌خواهد قلب همسرش را بفروشد‌،‌ بچه‌هایش را دوره‌ای رها کرده است و به یک قتل غیر عمد هم محکوم است. با چنین پرونده‌ای خیلی به تحول او نباید دل بست…..

قصر شیرین در قیاس یک به یک با بهترین آثار میرکریمی راه را برای بحث‌هایی با این سیاق که «کاش اینطور می‌شد» و «اگر آنطور می‌شد بهتر بود»باز می‌گذارد و راستش نوشتن درباره اثر فیلمسازی که پیش از این بارها برادری‌اش را به سینما ثابت کرده بدون توجه به بهترین فیلم‌هایش کمی سخت است اما قصر شیرین جایگاه اصلی‌اش را در مقایسه با فیلم‌های هم‌ردیفش در اکران و دارا بودن جهان مستقلش پیدا می‌کند و یک برون‌رفت از سکوت‌و انفعال فیلم امروز و پرگویی‌ها و بیراهه‌های دختر به شمار می‌رود.

کدخبر: ۲۷۳۷۰۳
تاریخ خبر:
ارسال نظر