داستان تعطیلیها از مناطق آزاد تا هفتهنامه مهر
روزنامه هفت صبح، آرش خوشخو | اینجا برایتان از ۹۰ خاطره مینویسم. ازآدمها، بازیها، فیلمها و… یادها. تا آخرتابستان…
بعد از روزنامه زن به تعطیلی روزنامه مناطق آزاد میرسیم. روزنامهای که در جایی در غرب تهران حوالی ستارخان یا فلکه صادقیه به چاپ میرسید و من ۹ ماه آنجا بودم.
اول به عنوان مسئول صفحه آخر و بعد هم دبیر فرهنگی و بعدش دبیر ورزشی. بگذریم. داستان این روزنامه را یکبار برایتان تعریف کردهام. اما علت توقیف؟ تیتر عجیب سعید لیلاز به عنوان سردبیر در روز ۲۳ تیرماه ۱۳۷۸ با عنوان حمایت مردمی از جنبش دانشجویی! سرمقالههای احمد زید آبادی سردبیر قبلی درباره اوضاع خاورمیانه و مسئله فلسطین و البته تیر خلاص هم کاریکاتور نیک آهنگ کوثر و شوخی ناخوشایند با
آیت الله مصباح.
احمد زیدآبادی ،سعید لیلاز، جنان صفت،مراد ویسی،وحید پوراستاد، نیک آهنگ کوثر، فرشته قاضی، مینا اکبری، صابره محمدکاشی، زهرا حاج محمدی، حسن محمودی،بهمن عظیمی، آوا سرجویی، فریدون موسوی و… شماری از نیروهای این روزنامه بودند …
سال ۷۹ در هفته نامه مهر مشغول به کار شدم. از طریق مهگامه پروانه و همینطور ابراهیم نبوی به علی میرفتاح معرفی شدم و یک یادداشت درباره دیوید بکهام نوشتم که یادم است سوژهاش واقعا مسخره بود. اینکه بکهام مثل سامسون وقتی موهایش را میزند نیروهایش را از دست میدهد. یک چیزی موهوم در همین حدود.
اما نسبتا خوب نوشته بودمش و میرفتاح هم خوشش آمد و این شد شروع دوسال نوشتن در مهر. بهعنوان مسئول صفحات تنهایی دونده استقامت و همینطور با چشمان کاملا بسته. چرا تعطیل شد؟در واقع تعطیل نشد. داستانش طولانی است. مهر در سال ۱۳۷۵ با کاغذ مرغوب در ۱۶ صفحه و قیمت ۲۰ تومان شروع به کار کرد. با تابوشکنی در مطرح ساختن مسائل عاشقانه جوانان و حتی گوشه کنایههای جنسی.
آن دوره هفته نامه مهر ، یک سالی طول کشید و بنا به دلایلی که نمیدانم و نپرسیدم اما فکر کنم اختلاف بین میرفتاح و حاج آقا زم بود به گروه دیگری سپرده شد که حاصلش افتضاح بود. در نتیجه در اواخر سال ۷۸ زم دوباره دست به دامان گروه قبلی و علی میرفتاح شد و من در این دوره به گروه پیوستم.
میرفتاح، بهروز افخمی،داریوش ارجمند،یوسفعلی میرشکاک، شهریار زرشناس، سیدابراهیم نبوی،عبدالجواد موسوی،حسین معززینیا ،نیک آهنگ کوثر (آن سالها هرجا میرفتم نیک آهنگ هم بود!)،حسین یعقوبی،شهرام شکیبا،مهسا ملک مرزبان، فروغ فروهیده و… از گروه نویسندگان خودمختار هفته نامه مهر بودند. خوش میگذشت!
این داستان هم در پاییز سال ۱۳۸۰ تمام شد. وقتی زم بعد از جنجالهای واردات سیگار و همینطور تولید فیلم آب وآتش از کار برکنار شده بود و طبیعتا میرفتاح هم رفت و ماجرای مهر تقریبا برای همیشه به آن مفهوم رادیکالش تمام شد.
نشریهای که خود میرفتاح به چهار اسم مختلف درآن مینوشت که یکی از آنها یعنی سیدرضا علوی با غمنامههای عاشقانه شکست خوردهاش،محبوبیتش از خود میرفتاح هم بیشتر شده بود! برای امروز کافی است. بقیه داستان تعطیلی و توقیفها را فردا برایتان میگویم. کلا سه شماره دیگر از این خاطرات را برایتان مینویسم و بعدش دیگر سرتان را درد نمیآورم.