خسته شدیم آقای قالیباف / اختصاصی «هفت صبح»
چرا شهرداری تهران نمی تواند یا نمی خواهد جنجال های زنجیره ای مامورین خشن منتسب به شهرداری را مدیریت کند؟
در خدمات قالیباف به عنوان شهردار تهران شکی نیست. کسی که ۵ یا ۶ سال گذشته از تهران دوربوده باشد و امروز به پایتخت برگردد از حجم تغییرات شگفتزده خواهد شد. فهرست تغییر و تحولات صف طویلی از کلمات خواهد شد. اما این مدیر پرسابقه که به مدیریت جهادی خود مینازد عجیب است که در مورد رفع نقاط ضعف مدیریتی خود این قدر کند و دمده حرکت میکند. خشونت ماموران شهرداری یا آن طور که برخی اوقات میگویند ماموران پیمانکاری شهرداری چند سالی است که هزینه بیجهت بر سیستم شهرداری وارد کرده است. بعد از هرگلکاری این جماعت و اعتراضات شدید افکار عمومی کل سیستم روابط عمومی و مسئولان و به تازگی خود قالیباف بسیج میشوند تا این اشتباهات (!) فیزیکی را توجیه کنند. هربار هم با شیوه خاصی. سر ماجرای مرگ راننده وانتبار، سرنگونی چرخ لبوفروشها، حمله به دستفروشهای خیابان هفت تیر، حمله به کارواش سعادت آباد و حالا هم دستفروشهای خیابان شادمان. واکنش مردم همواره عصبانیت و خشم بوده و شهرداری هم توجیه و مماشات. آقای قالیباف تمامش کنید. داستان این یکه بزنهای زحمتکش پیمانکاریهای وابسته به شهرداری را ختم کنید دیگر. مگر مدیر جهادی نیستید؟ یک تصمیم جهادی بگیرید. خسته شدیم از اخبار مشابه هم. مگر مسئولان و مدیران این پیمانکاریها چه کسانی هستند که این قدر باآنها رودربایستی دارید. حیفید به خدا.
واکنش کاربران شبکه های اجتماعی
درست در روزهایی که با اقدام بجای شهردار منطقه ۲ و استعفای او آتش انتقادات از شهرداری بر سر ماجرای حمله به کارواش سعادت آباد در حال فروکش کردن بود، دسته گل جدید ماموران سد معبر دردسر جدیدی برای قالیباف و همکارانش درست کرد. روز دوشنبه ۲۶ بهمن ساعت ۱۷:۳۰، در محدوده خروجی متروی شادمان، مسافران در حال خروج از ایستگاه، با صحنه درگیری ماموران شهرداری با چرخیهای میوهفروش مواجه شدند. خبرگزاریها ماجرا را اینطوری شرح دادند: «حدود ۱۰ نفر از ماموران شهربان - حریمبان عصر روز دوشنبه برای برخورد با سد معبر، با دو ماشین شاسیبلند که هیچ اثری از شماره منطقه و ناحیه شهرداری روی آنها نبود و فقط آرم شهرداری داشتند، در خیابان آزادی حاضر شده و اقدام آنها جهت برخورد با دستفروشان و چرخیهای مقابل خروجی مترو به درگیری و مجروح شدن شماری از دستفروشان منجر شد.» البته شهرداری گفته این افراد که با آنها برخورد شده عدهای اراذل و اوباش بودند و ماموران شهرداری بیشتر زخمی شدند. در نهایت با توجه به اتفاقاتی که قبلا افتاده بود مثل مرگ تلخ یک راننده وانت در شرق تهران و همین ماجرای اخیر واژگون کردن چرخ یک لبوفروش، افکار عمومی دیدگاه
مثبتی نسبت به عوامل شهرداری ندارند. وب سایت خبرآنلاین یک نظرسنجی در این مورد منتشر کرده که در ادامه بخشی از نظرات مردم در این مورد را میخوانید.
مخالفان اقدام شهرداری
شهرداری در واکنش به خبر حمله به دستفروشان در خیابان آزادی اعلام کرده بود: «عصر روز دوشنبه و در جریان رفع سد معبر دستفروشان مقابل ایستگاه متروی شادمان، تعدادی از اراذل و اوباش به ماموران خدمات شهری شهرداری منطقه ۲ حملهور شده و پنج نفر از آنها را مجروح و راهی بیمارستان کردند. این سازمان ادعا کرد که سرگروه از سابقهداران شرارت در سطح منطقه محسوب میشود و تاکنون چندین بار تعهدنامه محضری مبنی بر عدم بساط گستری که سوابق آن در شهرداری ناحیه موجود است، داشته و متعهد شده که از هرگونه بساط و سد معبر خودداری کند.» یکی از کاربران در واکنش به این خبر نوشته: «این اراذل و اوباش که میگن گاری دستی میوه داشتن، میوه میفروختن، تو سایتای دیگه عکس انار و سیب و پرتقالای له شدشونم انداختن، دست پیش گرفتین که پس نیوفتین؟ اونجا حداقل سه تا بانک با دوربین مدار بسته هست فیلمای حمله اراذل رو نشون بدین.» کاربر دیگری شهرداری را به دروغگویی متهم کرده: «این دروغ رو برای توجیه کارشون در کارواش دریا پخش کردن که آهای ملت ما شهرداریچیها با اراذل طرفیم وباید خودمون هم قمه و چماق به دست باشیم.» مرتضی، یکی دیگر از کاربران به مشکل بیکاری
اشاره میکند و میگوید: «اگه کار و درآمد خوبی وجود داشته باشه هیچکی حاضر به دستفروشی نمیشه… این خیلی نامردیه که این طوری بساط دستفروشا رو جمع کنن، اول بستر مناسب برا کارو ایجاد کنند بعد اگه دستفروشی رو دیدند هرکاری دوس داشتند بکنند. شهرداری باید خجالت بکشه که این کار رو انجام میده تو حین جمع کردن بساطا اصلا به فکر خونواده اون بدبختا هستند؟»
موافقان اقدام شهرداری
در این بین کسانی هم هستند که با اقدام شهرداری موافقند. یکی از این افراد نوشته: «خط آخر رو بخونید، با قید وثیقه آزاد شده است… یعنی از همین دستفروشی آنقدر درآمد داره که وثیقه بذاره، من اصلا موافق کار شهرداری نیستم اما بسیاری از دستفروشان و گداها و… خیلی هم وضع خوبی دارند.» این نظر واکنش کاربران دیگر را به همراه دارد. اکثر مخاطبان معتقدند که کتک خوردن ماموران شهرداری حقشان بوده به خاطر اینکه با رکیکترین الفاظ دستفروشها را خطاب قرار میدهند و بدرفتاری میکنند. فرد دیگری گفته: «چطور وقتی دستفروشها را میزنند یا میکشند پیمانکار شهرداری هستند و به شهرداری ربطی نداره، ولی الان که کتک خوردند مامور شهرداری شدند؟» یکی از کاربران نه از منظر شهرداری و نه دستفروش بلکه از جانب یک شهروند نظرش را نوشته و از این وضعیت که باعث عصبی شدن و ایجاد خشونت میشود گلایه دارد.
مخاطب دیگری معتقد است اینها اگر دستفروشی نکنند به راههای خلاف دیگر کشیده میشوند. او نوشته: «چیکار کنه؟ بره زورگیری؟ دزدی؟ چرا نون مردم رو آجر میکنید؟ خودم با چشمای خودم دیدم یکی ازین به اصطلاح گولاخاشون با لگد زد زیر بساط پیرزن بدبخت. حالا ۴ تا لباس میخواست بفروشه بنده خدا.» عدهای از کاربران هم نوشتهاند که خدا پاسخ این اعمال را میدهد و دستفروشان را مظلوم دانستهاند. حتی معتقد بودند هم از لحاظ شرعی و هم از لحاظ اخلاقی نباید نان کسی را که دارد از راه حلال در میآورد را قطع کرد. بعضی مخاطبان هم پاسخ شهرداری را دستمایه نظرات خود قرار دادهاند. یکی از آنها مینویسد: «مردم را جیگر فرض کردید، چرا به یک دستفروش اتهام میبندید و بهش میگید اراذل و اوباش، حالا فکر میکنید خود ماموران شهرداری آدمهای سالمی هستند؟ قضیه سعادت آباد را ماموران شهرداری حمله کردند، یا اون دستفروشی را که به قتل رساندند، آیا اینها از کارهای اراذل و اوباش نیست؟» یکی از کاربران نظر متفاوتی داده و گفته فقط دستفروشها نیستند که سد معبر میکنند و با آنها که عملیات عمرانی و ساختمانی انجام میدهند و به خاطر همین سدمعبر میکنند هم باید
برخورد شود.
نظر شاهدان عینی
*تا اونجایی که من دیدم وقتی از مترو اومدم بیرون، دیدم مامورای شهرداری ریختن تمام خیار گوجههای دستفروش بدبختو ریختن رو زمین. خون و خونریزی شده بود و مامورا بودن که درگیر شده بودن با مردم.
*من خودم از ابتدای حادثه اونجا بودم، ده پونزده مامور شهرداری باتوم به دست حمله کردن به میوهفروشها و چرخ دستی اونها رو داغون کردن، میوهفروشهارو به قصد کشت میزدن، تا جایی که مردم شروع کردن به حمایت از دستفروشها و ماموران شهرداری در رفتن، ماشینهای شهرداری هم میخواستن در برن که مردم نذاشتن…
* با چشم خودم دیدم که مامور شهرداری چطور با لگد بساط یک دستفروش را به گوشهای پرتاب کرد و چگونه برخورد زشتی با آنها داشت. درسته که دستفروشی زیبنده شهرها و کشور مانیست ولی من از شما سوال میکنم اینها برای ارتزاق خود چه کنند حتی الان کار ساختمانی نیز راکد شده اینها کارگری هم نمیتوانند بکنند.
*من به عنوان شهروندی که در یکی از مناطق شلوغ متوسط تهران زندگی میکنه از اقدام شهرداری قاطعانه حمایت میکنم و خودم همیشه پیگیر جمعآوری دستفروشان هستم. فقط کافیه خانه شما نزدیک این مزاحمین باشد تا بفهمید ما چه مشکلاتی داریم. مردم ایران احساسی هستند.
*بنده ضمن احترام به کسانی که واقعا کاسبی حلال انجام میدن، میخوام بگم خوب و بد در همه اصناف ازجمله دستفروشان هست. تو همین رشت خودمون بارها دیدیم که اگر مدتی شهرداری رها کنه قضیه رو… کل پیاده رو را در خیابانهای اصلی مثل مطهری… اشغال خواهند کرد و کافیه پای شما به گوشه بساطشان گیر کنه. اونوقت باید منتظر فحاشی و… باشید. عرض کردم بعضیها نه همه… باید نظارت باشه.
* جاى این کتک کارىها بهتر نیست شهردارى با همکارى مردم کمک به ساماندهى مراکزى براى این عزیزان کند؟ اگر دو یا سه خیابان ممنوع براى دستفروشى اعلام شد، میدان، محله یا جایى مجاز اعلام شود. جاى کتک کارى چه کارمند شهردارى چه شهروندان، شاید راههاى دیگرى هم باشد، که هم یک نظم عمومى رعایت شود و هم اقشار کم درآمد اوباش خطاب نشوند. هم شلوغ شدن معابر و سد شدن پیاده روها چندان خوشایند نیست و هم دیدن برخوردهاى تند و خشن با فروشندگان که داراییشان چند کیلویى میوه بیش نیست. هر چه باشد و هر چه هست، کتک کارى و قمه قداره کشى رسمش نیست، حال از هر طرف که باشد.