کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۱۸۵۹۶۶
تاریخ خبر:

بحران مهاجرت نخبگان افسانه است یا واقعیت؟

آمارهای بین المللی نشان می دهد نه تنها ایران جزو کشورهای «نخبه فرست» جهان نیست، بلکه تعداد دانشجویان ایرانی که در دانشگاه های معتبر جهان تحصیل می کنند نیز از متوسط جهانی کمتر است.

یکی از بحث های مورد علاقه همگانی در ایران، مهاجرت بهترین هاست و معمولا هر کسی از ظن خود چندروایت دسته اول از مهاجرت نخبگان دارد که می تواند در مواقع لزوم به آن ها استناد کند. در این شرایط تیترهایی نظیر «ایران؛ بزرگ ترین صادرکننده نخبگان در جهان» یا «رتبه اول فرار مغزها» در رسانه ها بدون آن که به قدر کافی مورد واکاوی قرار گیرد، مورد پذیرش همگان است. این ادعا که تمام نخبگان و مغزهای ایرانی جلای وطن کرده اند یا نیت آن را در سر می پرورانند، چنان پذیرفتنی است که گاهی مدیران اجرایی و مسئول کشور هم طوطی وار هر آنچه را این سو و آن سو شنیده اند تکرار می کنند، بی آن که ادله کافی برای آن ذکر شود. با این حال آمار و گزارش های بین المللی نشان می دهد واقعیت چیز دیگری است. حدود سه سال پیش «انستیتو واشنگتن برای سیاست های خاور نزدیک» طی گزارشی آمار دانشجویان ایران در امریکا در چند دهه گذشته را اعلام کرد. نموداری که نشان می دهد تعداد دانشجویان ایرانی در سال ۱۹۸۰ (اولین سال پس از انقلاب) به بیش از ۵۵ هزار نفر رسیده بود. مطابق این گزارش سیر صعودی دانشجویان ایرانی از سال ۱۳۵۴ آغاز می شود و مرز ۱۰ هزار دانشجو را رد می کند و پس از اولین سال انقلاب، این روند نزولی می شود و در سال ۱۳۶۳ به ۲۰ هزار دانشجوی ایرانی محصل در امریکا کاهش می یابد.

در نهایت یک دهه پس از وقوع انقلاب تعداد دانشجویان ایرانی در امریکا به مرز ۱۰ هزار نفر می رسد. رقمی که اکنون پس از سه دهه در همین حدود باقی مانده است. هر چند طی این سه دهه نیز تعداد دانشجویان ایرانی ر مراکز معتبر دانشگاهی امریکا اوج و فرودهای مداوم داشته است و در آغاز قرن جدید میلادی تعداد دانشجویان ایرانی در این کشور به حدود ۲۵۰۰ نفر رسیده بود با این حال اندک اندک به تعداد دانشجویان ایرانی طی هفده سال گذشته افزوده شده است.

کمترین تعداد دانشجویان ایرانی در امریکا به سال ابتدایی دهه سی باز می گردد؛ در آن سال تنها حدود ۶۰۰ نفر ایرانی در امریکا مشغول تحصیل بودند و بیشترین تعداد در سال ۱۳۵۹ با حدود ۵۵ هزار نفر بود که باعث شد از این نظر رتبه اول را در امریکا به خود اختصاص دهیم.

با آغاز دهه هفتاد تعداد دانشجویان ایرانی در امریکا کاهش یافت، طوری که در ۱۳۷۹ کمترین تعداد دانشجوی ایرانی با ۱۷۰۰ نفر طی ۴۵ سال گذشته در امریکا به ثبت رسید. در دهه هشتاد هم کمترین میزان رشد سالانه تعداد دانشجو در سال ۱۳۸۴ با رشد منفی ۳٫۲ درصد بود و بیشترین میزان رشد در سال ۱۳۸۸ با رشد حدود ۳۴ درصدی نسبت به سال قبل از آن ثبت شد.نکته قابل توجه درخصوص نرخ افزایش سالانه دانشجویان ایرانی در امریکا این است که از سال ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۵ نرخ افزایش تعداد دانشجویان در امریکا نزولی بوده و از ۲۵٫۲ درصد رشد سالانه در سال ۱۳۸۵-۱۳۸۴ به ۸٫۲ درصد در سال ۱۳۹۵-۱۳۹۴ کاهش داشته باشد.

با این حال، مطابق گزارش «انستیتو واشنگتن برای سیاست های خاور نزدیک» میزان دانشجویان ایرانی در حدود آمارهای ۴۰ سال پیش ثابت مانده است. نکته ای که خلاف باور عمومی در خصوص مهاجرت گسترده نخبگان علمی ایران به مقصد اول دانشجویان جهان را ترسیم می کند. در این گزارش تاکید شده تعداد دانشجویان ایرانی خارج از کشور در سال ۲۰۱۴، حدود ۵۰ هزار نفر است که تنها ۸۷۰۰ نفر آن ها در امریکا تحصیل می کنند. ۵۶ درصد این افراد در رشته مهندس تحصیل می کنند و از هر سه نفر آن ها، یک نفرشان زن هستند.

کجای لیست جهانی قرار داریم؟
سال هاست که درخصوص آمار خروج نخبگان از ایران آمارهای تلخ و گاه اغراق آمیزی اعلام می شود. مطابق آنچه که از زبان مسئولان رسمی کشور هم اعلام می شود، ایران بزرگ ترین صادرکننده نخبه در جهان است و خسارت ناشی از فرار مغزها صدها میلیارد دلار است. ارقام و ادعاهایی که برخلاف آنچه گویندگان بدان استناد می کنند در هیچ یک از گزارش های نهادهای بین المللی دیده نمی شود.

آش آمارهای فرار نخبگان از کشور آن چنان شور شد که بنیاد ملی نخبگان در گزارشی اعلام کرد ایران نه تنها بزرگ ترین کشور «نخبه فرست» جهان نیست، بلکه در منطقه هم در رتبه اول قرار ندارد. در این گزارش آمده است یونسکو در سال ۲۰۱۵ آماری را اعلام کرد که براساس آن طی سال های ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۳ تعداد دانشجویان بین المللی دنیا بیش از دو برابر افزایش داشته است.

به این ترتیب، تعداد دانشجویان سراسر جهان که میل به مهاجرت به کشورهای دیگر برای ادامه تحصیل دارند، سال به سال افزایش داشته است و در سال ۲۰۱۳ بیش از ۴٫۱ میلیون دانشجو در سراسر جهان برای ادامه تحصیل به خارج از کشور خود رفته اند. این در حالی است که نسبت تعداد دانشجویان ایرانی خارج از کشور به دانشجویان داخل کشور تنها ۱٫۱ درصد است که میانگین جهانی ۱٫۸ درصدی نشان می دهد برخلاف تصور همگان تعداد مهاجرت دانشجویان ایرانی بیش از نرم جهانی نیست.

در سال ۲۰۱۵ کشور چین بیشترین تعداد دانشجویان خارجی در آمریکا را با حدود ۳۱ درصد به خود اختصاص داده و کشورهای هند با ۱۴ درصد، کره جنوبی ۷ درصد، عربستان سعودی ۶ درصد و کانادا ۳ درصد به ترتیب در رده های بعدی قرار داشتند و رتبه ایران در این فهرست، یازدهم است.ضمن آن که سال گذشته در مقایسه با سال پیش از آن تعداد ۸۹ هزار نفر به دانشجویان خارجی در آمریکا اضافه شده است. این رشد دانشجویان بیشتر از کشورهای هند، چین، برزیل، عربستان سعودی و کویت بوده است. بنابراین به استناد آمار نهادهای معتبر بین المللی می توان مدعی شد که بحران مهاجرت مغزها در ایران، فاقد سندی قابل اتکاست و دانشجویان ایرانی تنها ۱٫۲ درصد از تعداد کل دانشجویان بین المللی وارد شده به امریکا را در سال تحصیلی ۲۰۱۶ تشکیل می دهند که بر این اساس کشورهای چین، هند، عربستان و کانادا در رتبه های بالاتری قرار دارند.

چنان که براساس گزارش موسسه آمار اداره مهاجرت امریکا در سال ۲۰۱۶ امریکا میزبان بیش از ۴٫۱ میلیون دانشجوی خارجی بوده و رقم حدود ۱۲ هزار نفری که تخمین زده می شود سال گذشته از ایران برای تحصیل به این کشور سفر کرده اند، بسیار کوچک است.

چند دانشجو بر می گردند؟
منتقدان عقیده دارند آن ۱٫۱ درصد از جمعیت دانشجویان که به خارج از کشور می روند، جزو نخبه ها هستند و تعداد بالای دانشجویان در ایران به یمن دانشگاه آزاد و دانشگاه های علمی- کاربردی به دست آمده و نباید ملاک سنجش قرار گیرد. با این حال گزارش بنیاد ملی نخبگان نشان می دهد، ۱۰ درصد از مجموع دانشجویان خارجی در دانشگاه ها امریکا از کشورهای خاورمیانه هستند که در این میان عربستان در رتبه اول کشورهای منطقه و در رتبه چهارم کشورهای جهان بعد از چین، هند و کره جنوبی قرار دارد؛ در حالی که جایگاه ایران در تعداد دانشجویان مشغول به تحصیل در امریکا طی سال های ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ مکان یازدهم بوده است؛ اما نکته مهم میزان بالای بازگشت دانشجویان بورسیه کشورهایی نظیر عربستان به وطنشان است.

موسسه بروکینگز در امریکا گزارشی را در سال ۲۰۱۳ منتشر کرد که میزان ماندگاری فارغ التحصیلان خارجی دانشگاه های امریکایی را نشان می داد. برا این اساس ۶۸ درصد فارغ التحصیلانی که ۵ سال از زمان اتمام تحصیل آن ها گذشته بود، میلی به بازگشت نداشتند و این رقم برای کسانی که یک دهه از زمان اخذ مدرک آن ها گذشته بود و تمایلی به بازگشت نداشتند حدود ۶۵ درصد اعلام شد.

درواقع تنها یک سوم از دانشجویانی که برای تحصیل به امریکا می روند حاضرند به کشور خود بازگردند و اگر در سال های ابتدایی فارغ التحصیلی خود به کشورشان بازنگردند، در سال های بعد نیز باز نخواهندگشت.

بیشترین درصد ماندگاری فارغ التحصیلان دوره دکترا در امریکا متعلق به دو کشور چین و هند است و کشورهای ایران، رومانی و بلغارستان نیز درصد ماندگاری بالای میانگین داشته و پایین ترین درصد ماندگاری در امریکا متعلق به کشورهای تایلند، شیلی و اردن است. البته بالاترین درصد ماندگاری فارغ التحصیلان خارجی در امریکا متعلق به دانشجویان رشته های فنی و مهندسی است که بیش از ۵۰ درصد دانشجویان ایرانی محصل در امریکا نیز جزو همین دسته اند.

سال گذشته کمیسیون نخبگان و آینده نگاری شورای عالی انقلاب فرهنگی تعداد دانشجویان ایرانی در امریکا را بیش از ۱۰ هزار نفر اعلام کرد. آمارهای ارائه شده توسط این کمیسیون منطبق بر آمارهایی بود که دو سال پیش از آن «انستیتو واشنگتن برای سیاست های خاور نزدیک» منتشر کرده بود.براساس آنچه توسط این کمیسیون ارائه شد در سال تحصیلی ۱۴/۲۰۱۳ حدود ۱۰ هزار و ۲۰۰ دانشجوی ایرانی در امریکا مشغول به تحصیل بوده اند که طی آن سال تحصیلی ایرانیان مقام دوازدهم را در ارسال دانشجو به امریکا داشته اند.

براساس گزارش این کمیسیون در سه دهه گذشته میزان دانشجویان ایرانی با فرود و سپس شیب صعودی مواجه بوده است. به این ترتیب که از سال ۱۳۶۲ تا سال ۱۳۷۸ تعداد دانشجویان ایرانی در امریکا با رشد منفی مواجه بوده و از حدود ۲۰ هزار نفر در سال ۱۳۶۲ به حدود ۱۷۰۰ نفر در سال ۱۳۷۸ رسیده، اما پس از آن از سال ۲۰۰۰ میلادی تا سال ۲۰۱۴ روند حضور دانشجویان ایرانی در امریکا طی شیبی ملایم رشد کرده است.

هر مهاجری نخبه است؟
اشتباه رایجی که طی سال های گذشته حتی به گفتار مسئولان هم راه یافته، عدم تفکیک میان مهاجران و نخبگان علمی است. یکی از این اشتباهات که باعث شده اعداد اغراق آمیزی در خصوص خسارت ناشی از مهاجرت نخبگان شنیده شود، خروج ۱۵۰ هزار نخبه از کشور و خسارت ۸۰۰ میلیارد دلاری از این آسیب است.

عددی که در مدخل هایی نظیر ویکی پدیا نیز دیده می شود؛ این آمار را به گزارش سال ۲۰۰۹ صندوق بین المللی پول مستند می دانند، در حالی که منبع این صندوق نیز گزارش مسئولان دولتی بوده است که به اشتباه تعداد مهاجران را خم ردیف با نخبه ها در نظر گرفته اند. سس مورد استناد گزارش صندوق بین المللی پول قرار گرفته است. حال هر کس که می خواهد عمق فاجعه مهاجرت نخبگان را در ایران به سایرین اثبات کند، به همین آماد استناد می کند.

در گزارش صندوق بین المللی پول آمده است: براساس آمار ارائه شده دولت ایران، سالانه ۱۵۰ هزار نفر از ایران مهاجرت می کنند که حدود ۶۲ درصد این افراد دارای تحصیلات دانشگاهی هستند؛ اما در این آمار بحث از نخبه بودن این حدود صد هزار نفر دارای مدرک دانشگاهی زده نمی شود و عجیب خواهدبود اگر یک سوم باقی را که دارای مدرک دانشگاهی نبودند هم جزو نخبگان بدانیم.

نکته حائز اهمیت آن است که در این آمار حرفی نیز از نرخ بازگشت به وطن این ۱۵۰ هزار مهاجر زده نمی شود. اما همین آمار نامتقن، مورد استناد رضا فرجی دانا، وزیر اسبق وزارت علوم، تحقیقات و فناوری قرار گرفت و با استناد به همین آمار هنگامی که بر صندلی وزارت تکیه زده بود، اعلام کرد سالانه ۱۵۰ هزار نخبه از کشور خارج می شوند که با توجه به هزینه یک میلیون دلاری خروج هر نخبه، ایران هر سال ۱۵۰ میلیارد دلار از این محل با ضرر و زیان مواجه می شود؛ در حالی که کل بودجه دولتی حدود ۷۰ میلیارد دلار است و ما هر سال با خروج نخبگان بیش از دو برابر بودجه دولتی کشور، ضرر می کنیم.

رقم ۱۵۰ هزار نخبه از کشور در حالی بارها و بارها مورد استناد قرار گرفته است که آمار دانشجویان ایرانی در کشورهای مختلف مشخص است و در حالی که در سه دهه اخیر تعداد دانشجویان ایرانی هیچ گاه در امریکا به عنوان مقصد اول دانشجویان ایرانی از ۱۱ هزار نفر بالاتر نرفته است، امکان این که هر ماه ۱۱ هزار نخبه از کشور خارج شوند، بعید و اغراق آمیز است.

به این ترتیب و براساس آمارهای بین المللی، این که ایران به بزرگ ترین صادرکننده نخبگان در جهان بدل شده، بیشتر به یک افسانه می ماند. براساس آمارهای سازمان ملل، تا سال ۲۰۱۵ حدود ۲۴۴ میلیون مهاجر در جهان ترک وطن کرده اند که حدود یک میلیون و ۱۲۳ هزار نفر از آنها ایرانی بوده اند و از این نظر کشورمان در رتبه ۵۴ کشورهای «مهاجرفرست» جهان محسوب می شود که رتبه ای کاملا معمولی به حساب می آید.

همچنین در سال ۱۳۹۰آماری منتشر شد که ایران را در فهرست کشورهای با بیشترین مهاجران تحصیلکرده به کشورهای توسعه یافته، در رده شانزدهم نشان می داد؛ در حالی که تعداد مهاجران تحصیلکرده در هند و پاکستان طی دهه اول قرن بیستم ۱۲۳ درصد رشد داشته که این رقم برای ایرانی ۶۳ درصد محاسبه شده است.

واقعیت چیست؟
واقعیت این است که ایران یکی از کشورهایی است که علاقه برای مهاجرت در آن بالاست و نخبگان و تحصیلکردگان ایرانی هم برای برخورداری از رفاه بیشتر و سطح زندگی بهتر، میل به مهاجرت دارند. آمارها و مشاهده همگانی نیز از این موضوع حکایت دارد، اما این که تمام ایرانیان نخبه و دارای هوش بالاتر از متوسط این فلات را ترک کرده اند، به شدت با واقعیت ها در تناقض است و اغراق های بسیاری درخصوص مهاجرت نخبگان صورت می گیرد؛ چرا که تمامی دانشگاه های کشور توانایی تولید یک صدم از آمارهایی را که به عنوان نخبه اعلام می شود، ندارند.

اگر بپذیریم که سالانه ۱۵۰ هزار نخبه از کشور خارج می شوند، یک درصد این رقم یعنی ۱۵۰۰ نخبه در هر سال هم رقم بزرگی محسوب می شود که با واقعیت های نظام آموزش عالی کشور هم سازگار نیست و بیشتر شبیه همان بحث های پردامنه در تاکسی برای فرار از کلافگی ناشی از ترافیک است؛ بی آن که کسی خود را ملزم بداند برای آن برهان و آمار متقن بیاورد.

منبع: برترین ها

کدخبر: ۱۸۵۹۶۶
تاریخ خبر:
ارسال نظر