کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۳۶۶۰۶۴
تاریخ خبر:

آوای بازگشت ‌به‌ خویشتن؛ درباره دکتر شریعتی

روزنامه هفت صبح، آرش خوشخو | در سال‌های ۴۸ تا ۵۲ آرا و عقاید دکتر شریعتی به شکل یکنواخت از سوی علمای بزرگ قم و نجف مورد انتقاد شدید و حتی تکفیر قرار گرفت.از آیت‌الله مکارم شیرازی تا مرعشی نجفی و شریعتمداری تا آیت‌الله خویی. حتی علامه طباطبایی نیز آرای او را با کلماتی خشمگینانه رد کرد.

آیت‌الله مطهری نیز با همان جوش‌وخروش خاص خود دیدگاه‌های شریعتی را موجب بدبینی قشر تحصیل‌کرده به روحانیت می‌دانست.اما حیرت‌انگیز است که در جمهوری اسلامی به عنوان حکومت تراز دینی با سردمداری روحانیت از سال ۵۸ تا به امروز یکی از مهم‌ترین خیابان‌های پایتختش به نام دکتر شریعتی است و هرساله مراسمی در تجلیل و بزرگداشت او و آرایش برگزار می‌شود.

شاید بشود علت این اقبال به دکتر شریعتی را در این توصیف داریوش آشوری جست‌وجو کرد: هنر شریعتی این بود که برای تبدیل دین به ایدئولوژی به معنای گفتمان بسیج‌گر سیاسی برای دگرگونی انقلابی به یاری زبان‌آوری خاص خود توانست به اسطوره‌های تشیع، رنگ اسطوره‌های انقلابی مدرن بزند.
به نظر می‌رسد بخشی از روحانیت این ظرفیت شگفت‌انگیز گفتار و سخنرانی‌ها و نوشته‌های این روشنفکر پرشور را درک کرده بودند.

بی‌دلیل نیست که هیچ ردی از نام دکتر شریعتی در سخنرانی‌های آیت‌الله خمینی به عنوان مهم‌ترین مرجع تقلید وقت وجود ندارد آن هم در حالی که بسیاری از علمای وقت شیعه به شکلی بی‌ترحم به آثار شریعتی حمله و آنها را مخالف با آرای اسلام می‌دانستند.آیت‌الله خامنه‌ای هم در پرداخت به دیدگاه‌های دکتر شریعتی از کلامی عموما مهربانانه سود جسته‌اند بی‌آنکه شریعتی را تایید کامل کنند.

جواد منصوری در خاطراتش می‎نویسد: در سال ۱۳۵۰ در مشهد به منزل آیت‌الله خامنه‌ای رفتم. ایشان به من گفت: «قبل از اینکه شما به اینجا بیایی شریعتی اینجا بود و بحثی در مورد مسئله ولایت داشتیم. من چند تذکر به او دادم و چند منبع و مرجع را به او معرفی کردم تا در زمینه مسئله ولایت مطالعه کند. شریعتی خیلی تشکر کرد و گفت اگر این مطالبی را که شما به من گفتید، می‌دانستم، آن حرف‌هایی را که قبلا زده‌ام، نمی‌گفتم و طور دیگری بیان می‌کردم.»

شریعتی مانند جلال آل‌احمد نیروی پنهان خیزش شیعه و نهضت آیت‌الله خمینی در دل پایتخت و در میان روشنفکران بودند و هردو خیلی زود درگذشتند. آل‌احمد در سال ۱۳۴۸ و در سن ۴۶سالگی و شریعتی در سال ۱۳۵۶ و در سن ۴۴سالگی. شریعتی پنج سال در فرانسه و در سوربن تحصیل کرده بود و دکترایش در تصحیح یک متن قدیمی ادبی ایرانی را با کمترین نمره ممکن اخذ کرد.

آنجا دلبسته نهضت آزادی و آرای بازرگان شد.در همان پاریس به جنبش استقلال الجزائر پیوست و ایده اصلی خود در مقابله با مدرنیته مهاجم با تکیه بر هویت بومی و ملی را پی گرفت و در این میان مذهب مهم‌ترین شاخصه این مقاومت ملی محسوب می‌شد. این آوای مقابله با غرب و مدرنیته را آل‌احمد و حسین نصر نیز در دهه۴۰ سر داده بودند اما خب نگاه رادیکال آل‌احمد و شریعتی با نگاه محافظه کار سید حسین نصر کاملا متفاوت بود.

اگر آل‌احمد غرب‌زدگی را نوشته بود، شریعتی نیز مجموعه گفتارهای پرشوری با عنوان بازگشت به خویشتن ارائه کرده بود. شهرت شریعتی دقیقا در دوران فقدان آل‌احمد اوج گرفت.با پیوستنش به حسینیه ارشاد در تهران و سخنرانی‌های بی‌پروا و پرشورش که جوانان تحصیل‌کرده را با آرمان‌های شیعه به شکلی متفاوت آشنا می‌کرد. او حامی مقاومت مقابل غرب و بازگشت به خویشتن بود اما به استحکامات سنتی نیز حمله می‌کرد.

او بارها به نهاد روحانیت تاخت و اصطلاح تشیع صفوی را به راه انداخت. ذهن پرآشوب او مسائل پیچیده فقهی و تاریخی را بیش از حد ممکن ساده می‌کرد و در تقسیم‌بندی‌های راحت الهضم در اختیار جوانان قرار می‌داد. نوعی خط‌کشی قاطعانه که در کنار هوشمندی، نوعی ساده‌انگاری و ساده سازی را نیز به همراه داشت. مخالف دلیر مدرنیته از نوعی اعتماد به نفس مدرن برخوردار بود که دوره‌اش سال‌ها بود سپری شده بود.

فکر می‌کرد می‌تواند همه ابهامات و چالش‌ها را تشریح ‌‌کند.به هرحال باید این را هم گفت که در دلبستگی‌اش به ایده امت و امامت می‌شد رگه‌هایی از ایده ولایت فقیه را جست‌وجو کرد.
چند فتوا علیه حسینیه ارشاد و شریعتی بهانه لازم برای تعطیلی حسینیه و تحت تعقیب قرار دادن شریعتی را به دست ساواک داد.

از سال ۱۳۵۱ حرف می‌زنیم. شریعتی به زندگی مخفی روی آورد اما وقتی پدر پیرش را دستگیر کردند خودش را در اواخر سال ۱۳۵۲ معرفی کرد و ۱۸ماه زندان سخت را پشت سر گذاشت. شرایطی که روحیه و مقاومت او را در هم شکست. سازش کرد و آزاد شد و بعد از یک‌سال با پاسپورت جعلی از کشور خارج شد. وقتی به انگلیس و نزد خانواده‌اش رسید دیگر مردی بیمار و کم روحیه بود و در پایان شبی طولانی و ناآرام بر اثر سکته قلبی درگذشت.

کدخبر: ۳۶۶۰۶۴
تاریخ خبر:
ارسال نظر