کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۸۷۲۸۲
تاریخ خبر:

آنچه باید از فیلم بیگ‌شورت آموخت

روزنامه هفت صبح ، آرش پورابراهیمی| در میان فیلم‌های نامزد اسکار امسال، یک فیلم حضور داشت که به موضوعی اقتصادی و به‌طور خاص بحران مالی جهانی سال ۲۰۰۸ می‌پرداخت آن هم نه به‌گونه‌ای که برای مثال داستان فیلم بر بستر رویدادهای تاریخی مربوط به بحران مالی روایت شوند، بلکه در واقع سوژه اصلی فیلم بحرانی بود که از وام‌های بخش مسکن در بازار آمریکا آغاز شد، به بازار سهام این کشور سرایت کرد و سپس تمام جهان را در برگرفت تا جایی که بسیاری از اقتصادهای جهان مانند اقتصاد منطقه یورو هنوز با عواقب آن دست به گریبانند. فیلم بیگ‌شورت (The Big Short) روایت چندین گروه از سرمایه‌گذاران نسبتا خرد است که پی می‌برند در بازار مسکن آمریکا، حباب شکل گرفته و بازار آبستن بحرانی بزرگ است، در نتیجه آن‌ها به گونه‌ای سرمایه‌گذاری می‌کنند تا در صورت سقوط بازار مسکن و در نتیجه آن بازار سهام، سود قابل توجهی به دست بیاورند. انتهای فیلم البته از همان ابتدا مشخص است چراکه کمتر بیننده‌ای است که نداند بحرانی که قهرمان‌های فیلم انتظارش را می‌کشند بالاخره رخ خواهد داد اما تماشای فیلم این پرسش را ایجاد می‌کند که اگر با کمی‌ دقت در بازار وام مسکن آمریکا می‌شد پی برد که بحرانی در راه است، چرا تعداد افرادی که آن را پیش‌بینی کرده بودند تا این حد اندک بود؟ حتی در میان اقتصاددانان هم تنها چندین نفر نسبت به چنین بحرانی هشدار داده بودند که یکی از آن‌ها نوریل روبینی (oubiniNouriel R) بود، اقتصاددانی که اتفاقا به خاطر همین پیش‌بینی به شهرتی جهانی رسید.
به طور حتم بخشی از پاسخ را می‌توان در این حقیقت یافت که سرمایه‌گذاران معمولا نسبت به تداوم وضعیت خوب بازار بیش از حد خوشبینانه رفتار می‌کنند، دانیل کانمن (Daniel Kahneman)، اقتصاددان برنده نوبل اقتصاد، نشان داده که سرمایه‌گذاران در بسیاری از مواقع به جای نگاه واقع‌بینانه به بازار، بر اساس خوش‌باوری تصمیم‌گیری می‌کنند. اما این را هم باید در نظر گرفت که بخشی از موفقیت شخصیت‌های فیلم در پیش‌بینی بحران به خوش‌شانسی و تصادف باز می‌گردد. در واقع هر زمان که بحرانی روی بدهد، می‌توان افرادی را یافت که آن را به درستی پیش‌بینی کرده بودند. هرچند مایکل لوئیس (Michael Lewis) نویسنده کتابی که فیلم بیگ‌شورت بر اساس آن ساخته شده، روایتی جذاب از چندین سرمایه‌گذار ارائه می‌دهد که به وقوع بحران پی بردند اما در کنار آن هر روز سرمایه‌گذاران بسیاری را می‌توان یافت که علیه بازار شرط‌بندی می‌کنند اما ناکام می‌مانند. شاید به خاطر داشته باشید که در میان بیننده‌های شبکه سه هم افرادی وجود داشتند که پیروزی پنج بر یک هلند بر اسپانیا را به درستی پیش‌بینی کرده بودند، اما‌ آیا می‌توان ادعا کرد که این افراد حتما کارشناس فوتبال هستند و آیا می‌توان به پیش‌بینی‌های آن‌ها برای دیگر بازی‌ها هم اعتماد کرد؟‌ احتمالا در پیش‌بینی همه بازی‌های جام جهانی، افرادی بودند که نتایجی عجیب و غریب را پیش‌بینی کرده بودند اما این پیش‌بینی‌ها تنها زمانی به چشم می‌آیند که نتیجه‌ای عجیب و غریب رخ بدهد.
فیلم همچنین به این نکته اشاره می‌کند که سرمایه‌گذاران بزرگ مانند بانک‌ها در واقع چندان هم نگران وقوع بحران نبودند چرا که می‌دانستند در صورت وقوع آن، دولت چاره‌ای نخواهد داشت جز اینکه به کمک آن‌ها بشتابد و به همین خاطر در سرمایه‌گذاری چندان محتاطانه عمل نمی‌کردند. تقریبا در هر اقتصادی می‌توان بخش‌هایی را یافت که به خاطر نفوذ و اهمیتی که برای اقتصاد دارند، در چانه‌زنی با دولت از دست بالا برخوردارند؛ از بخش مالی در آمریکا گرفته تا شرکت‌های بزرگ صادرکننده در کره جنوبی و البته بخش خودروسازی در ایران. فیلم بیگ‌شورت در واقع روایتی است از اینکه چگونه چنین بخش‌هایی می‌توانند برای دیگر بخش‌های اقتصاد و مصرف‌کنندگان زیانبار باشند.

کدخبر: ۸۷۲۸۲
تاریخ خبر:
ارسال نظر
 
  • nila.khachikian

    بخش خودروسازی در ایران که بنظر ما جزو بی انصافانه ترین، ضد ملی ترین و ظالمانه تر ین سیستم های خرد اقتصادی هستند که انحصار و احتکار را توام با هم دارند… ????????? ? و البته خود را همیشه حق به جانب، متضرر ، مردم دوست و مردم دار و ادامه ی روش سود جویانه را برهان وجود و لازمه ی تنفس اقتص اد کل کشور می دانند!!! ??? … ???