۱۸ روز نان، ۳۰ روز زندگی
روایتهای رئیسکانون بازنشستگان تامین اجتماعی، رئیس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری و یک فعال کارگری از وضعیت معیشتی بازنشستگان کشور
مهسا مژدهی
صندوق های بازنشستگی در آستانه بحران جدی قرار دارند. به گفته کارشناسان کمتر از یک دهه دیگر، این موضوع به چالشی جدی برای کشور تبدیل میشود. در حال حاضر حقوق بازنشستگان در کشور با نیاز آنها همخوانی ندارد و دریافتی ۶۵ درصد از کسانی که تحت پوشش هستند کفاف زندگی آنها را نمی دهد. نا متناسب بودن میزان دریافتی صندوق ها از بیمه شدگان با تعداد افرادی که بازنشسته هستند، به این بحران دامن می زند. این در حالیست که جمعیت کشور در حال پیر شدن است و متعاقب آن تعداد بازنشستگان هم افزایش یافته و نیازهای آنان گسترش می یابد. اما با ادامه شرایط کنونی هیچ یک از صندوق ها قادر به تامین نیازهای این افراد نیستند. در این زمینه با علی اصغر بیات رئیس کانون عالی بازنشستگان تامین اجتماعی، حسن صادقی رئیس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری و علیرضا حیدری کارشناس تامین اجتماعی به گفت و گو نشستیم. این سه نفر بنابر مسئولیتی که برعهده داشتند و دارند از نزدیک با مشکلات جامعه کارگری و بازنشستگان آشنایی دارند و دورنمای کامل تری از آنچه برای جامعه بعد از ورشکستگی صندوق ها به وقوع می پیوندد ارائه می دهند.
کدام تعهد؟ کدام مدیریت؟
حسن صادقی، رئیس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری
در ایران بازنشستگان عموما به سه دسته تقسیم میشوند. دسته اول کف بگیران هستند که ۶۵ درصد را تشکیل میدهند و مجموعه دریافتیشان فقط ۱۸ روز هزینه زندگی آنها را تامین میکند. دسته دوم میانه بگیران هستند که ۳۰ درصد را شامل می شوند. این دسته حقوقشان کفاف هزینه های اولیه زندگی را می دهد اما پول اضافه ای برای مسافرت، تفریح، ورزش و محافظت های ویژه سنین میانسالی و سالمندی ندارند. پس انداز چندانی هم ندارند. اما دسته آخر سقف بگیرانند که تنها ۵ درصد از جامعه بازنشستگان را تشکیل میدهند. این دسته حقوقهای چند ده میلیونی می گیرند. از لحاظ درمانی وضعیت تامین اجتماعی مطلوب تر است به این خاطر که خدمات درمانی برای این افراد رایگان است. البته این شرایط در صورتی ادامه پیدا می کند که طرح تحول سلامت پای خود را از منابع سامان تامین اجتماعی بیرون بکشد. زیرا هم اکنون اجرای این طرح ۱۸۷۰۰ میلیارد تومان را به خودش اختصاص داده است. وضعیت صندوقهای دیگر بسیار بد است. به شکلی که فقط ۲۵ صدم نفر حق بیمه پرداخت می کنند و در عوض ۱۲ نفر مستمری میگیرند. با این حال این صندوق ها هم با برخی کمک های دولتی فعلا تا حدودی سرپا مانده اند. بحران عظیمی
در آینده نزدیک در پیش داریم که با این صندوق ها در ارتباط است. برای جلوگیری از بروز این بحران یا حداقل به تعویق انداختن آن نیاز به مدیریت داریم. یعنی هم در قوانین مربوطه تجدیدنظر شود، دولت و بیمه شدگان به تعهدات خود عمل کنند. در غیر این صورت بحران در ابتدا با پرداخت نشدن حقوق ها آغاز می شود که وضعیت خطرناکی را در حوزه پرداخت بازنشستگان به وجود می آورد. مثل همین صندوق فولاد که مستمری بگیرانش مجبور شده اند برای حقوقشان به خیابان ها بیایند.به نظر می آید دولت و شرکای آن انگیزه لازم برای جلوگیری از بحران را ندارند و نوعی منفعت طلبی شرکا باعث شده که آنها خلاف منافع حرکت کنند. یکی از مواردی که میتواند به حل این مشکل کمک کند اشتغال است. ما در صورتی می توانیم نرخ پشتیبانی را به عدد ۱۰ برسانیم که میزان اشتغال در کشور بالا برود. هر ماه در ایران ۲۵ هزار نفر بازنشسته می شوند که معادل آن شغلی ایجاد نشده است. در صورتی که برای تامین نیازهای صندوق ها باید به ازای هر ۲۵ هزار نفری که بازنشسته می شوند، ۱۶۰ هزار شغل تازه ایجاد شود.
حداقلبگیرانِ ۵۵ درصدی
علیرضا حیدری کارشناس تامین اجتماعی
عموما در ایران بازنشستگان از حقوقهای دریافتی خود راضی نیستند. ۵۵درصد از مستمری بگیران «حداقل بگیر» هستند و متوسط دریافتی این افراد در حدود ۷۰ تا ۷۵ درصد از نیازهای آنها را شامل میشود. درآمد پایین هم مشکلات اجتماعی خود را دارد. این افراد از پس هزینههای خود برنمیآیند. حداقل معیشت تعیین شده دومیلیون و۵۰۰ هزارتومان است و بخشی از مستمری بگیران تنها یک میلیون و ۱۰۰هزارتومان حقوق میگیرند. در واقع آنها در هر ماه یک میلیون و ۴۰۰ هزارتومان کسری دارند. این موضوع نشان دهنده مشکلاتی است که مستمری بگیران با آن دست و پنجه نرم میکنند. مشکلات این چنینی جامعه را هم دچار مشکل میکند. هزینههای درمانی بازنشستگان به علت اینکه آنها پا به سن گذاشتهاند با جوانیشان متفاوت است.هرچند آنها زیر پوشش بیمه قراردارند و مثلا در تامین اجتماعی میتوانند خدمات درمانی را رایگان استفاده کنند، اما به دلیل عدم دسترسی، صفهای طولانی و فراوانی جمعیت بیمه شدگان، بخشی از این بازنشستگان مجبورند که از خدمات درمانی خصوصی استفاده کنند که بار سنگینی را بر دوش آنها تحمیل میکند. در سه سال گذشته هزینههای درمانی افزایش یافتهاند. این افزایش همزمان
با بالا رفتن تعداد بازنشستگان موجب شده تا محدودیت منابع بیمهها مشهود باشد. برون رفت از این بحران صندوقها به تصمیم دولت بستگی زیادی دارد. این که دولت چه طرحی را برای صندوقها در نظر می گیرد، اهمیت زیادی دارد. دولت باید به فکر اصلاح ساختاری و کمک به صندوق ها باشد. در حال حاضر بدهی دولت به صندوقها بسیار بالاست. این بدهی سنواتی است و حتی اگر از همین امروز آنها تصمیم بگیرند که بدهی سالیانه خود را پرداخت کنند، باز هم موفق به صاف کردن آن نمیشوند. دولت هیچ سالی نتوانسته که بدهی خود را به صندوقها بپردازد.
یک دهه تا فاجعه
علی اصغربیات رئیس کانون بازنشستگان تامین اجتماعی
بیش از هفتاد درصد جمعیت کشور جزو صندوق های بازنشستگی ۱۶ گانه هستند. اگر دولت نتواند تدابیر لازم برای مدیریت و کاهش بحران موجود در این صندوق ها به کار گیرد، کمتر از یک دهه دیگر کشور با فاجعهای به تمام معنا رو به رو می شود. صندوق فولاد صددرصد و نیروهای مسلح و صندوق کشوری، وابسته به دولت و دیگر قابل اتکا نیستند.
در این بحران چهارعامل اثر داشته اند. نخست اینکه صندوق ها از ورودی و خروجی متناسبی برخوردار نیستند. دوم اینکه ما تنها شاهد خروج منابع هستیم. سوم تصویب قوانین و مقرراتی است که غیرکارشناسانه هستند. بررسی برخی از این قوانین در سال های اخیر از عوامل اصلی بحران صندوق بازنشستگی نشان می دهد که این قوانین قاتل صندوق های بازنشستگی بوده اند.
این قوانین توسط نهادهای دولت و مجلس و یا سایر نهادهای حاکمیتی در دوره های مختلف تاریخی و تنها با هدف دفاع از عده ای وضع و اجرا شدهاند و حالا صندوق های بازنشستگی را درگیر کرده اند. علت بعدی واگذاری غیرمنصفانه و بدون کارشناسی بنگاه های زیانده بابت رد دیون دولت است. تعداد زیادی از از شرکتهای واگذار شده کاملا زیانده و ورشکسته بوده به حدی که توان پرداخت حقوق کارگران خود را نداشتند اما در قالب دیون به صندوق ها تحمیل شده اند. مجلس و دولت در چهاردهه اخیر نسبت به صندوق های بازنشستگی بی توجه بوده اند و هرگاه این موضوع را به دلیلی مورد توجه قرار داده اند، نتیجه عکس داده و کشتی به گل نشسته صندوق ها را بیش از پیش در گرداب مشکلات فرو برده اند.
(منتشر شده در ویژه نامه روزنامه هفت صبح درباره صندوق های بازنشستگی)