کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۹۹۹۳۲
تاریخ خبر:

اصلاح طلبان همچون پرسپولیس / اختصاصی هفت صبح

دومین شکست اصلاح‌طلبان در انتخابات دیروز برای ریاست مجلس آنقدر مهیب بود که فضا برای طعن و سخره آن‌ها در رسانه‌های اصولگرا ایجاد شود و محمدرضا عارف، رئیس فراکسیون امید، از بیم اتفاقات ناگوارتر، بگوید که در انتخابات برای ریاست دائم مجلس شرکت نخواهد کرد. این در حالی است که بسیاری از تحلیلگران، قبل از آغاز انتخابات ریاست مجلس پیش‌بینی می‌کردند که چنین اتفاقی برای این انتخابات رخ دهد و ما نیز، چندبار این سخنان را بازتاب دادیم. حالا این سوال به‌وجود می‌آید که جایگاه اصلاح‌طلبان در ساختار جدید حاکمیت به چه شکل است و چرا اصلاح‌طلبان در تحلیل‌های خود دچار مشکل و دومین شکست را در کمتر از یک هفته متحمل شدند؟

جایگاه اصلاح‌طلبان در ساختار حاکمیت از ابتدای انقلاب دچار بالا و پایین‌های بسیاری بود. در چند سال ابتدای انقلاب آن‌ها در اتحادی استراتژیک با جناح راست حزب جمهوری اسلامی بودند تا تحت لوای نظام «نیروهای خط امامی» در مقابل مثلث یاران کیانوری(حزب توده)، بنی‌صدر و رجوی(منافقین) و بازرگان(نهضت آزادی) بایستند. با این حال، زمانه، شکافی عمیق در میان دو طیف حزب جمهوری اسلامی به‌وجود آورد. اما در تمام طول دهه ۶۰، چپی‌های آن روز و اصلاح‌طلبان امروز، همواره بر قوای سه‌گانه تفوق داشتند.
با این حال در ابتدای دهه ۷۰، وضع کمی متفاوت شد. رد صلاحیت‌های مجلس چهارم، اصلاح‌طلبان را یا به نهادهای تحقیقاتی و پژوهشی و دانشگاه کشاند(مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری) و یا به روزنامه‌ها و مطبوعات و حلقه‌های فکری(روزنامه سلام، ماهنامه و حلقه کیان). خرداد ۱۳۷۶، البته روز خوش اصلاح‌طلبان دوباره آغاز شد. به پشتوانه همان تلاش‌های فکری و رسانه‌ای و در دوقطبی خاص دوم خرداد و البته با بستری که اکبر هاشمی رفسنجانی و دولت او ایجاد کردند، سند دولت برای چهار سال و پس از آن در سال ۱۳۸۰ برای چهار سال دیگر به نام اصلاح‌طلبان خورد.
اصلاح‌طلبان البته خوشبخت‌تر هم شدند وقتی در سال ۱۳۷۷ شورای اول شهر و روستا را از آن خود کردند و یک سال بعد اکثریت مجلس ششم را به نام خود زدند اما تقریبا در همین روزها هم بود که خوشی، زیر دلشان زد و افول آغاز شد.

افول اصلاح‌طلبی، یک دلیل بیشتر نداشت. کسانی که در بدنه اصلاح‌طلبی، صدای بلندی داشتند چیزهایی را از مسئولان اصلاح‌طلب می‌خواستند که در بستر فضای سیاسی و اجتماعی آن روزها، ناممکن یا دست کم دشوار بود. از این رو بود که افراد مستقر در بدنه که اغلب در مطبوعات حاضر بودند، فریاد خروج از حاکمیت سردادند و در میان بی‌برنامگی دولت اصلاحات، آرام آرام از حاکمیت اخراج شدند.

شورای نگهبان در انتخابات مجلس هفتم بسیاری از اصلاح‌طلبان را رد صلاحیت کرد. اعتراض شدید و تحصن نمایندگان در صحن مجلس و استعفای دسته‌جمعی و استعفای استانداران و تهدید به برگزار نکردن انتخابات، هیچ‌کدام نتیجه نداد تا در نهایت مجلس هفتمی کاملا اصولگرا شکل بگیرد. دو سال بعد و در میانه تفرقه اصلاح‌طلبان میان معین و مهرعلیزاده و کروبی و هاشمی، انتخابات به دور دوم کشیده شد تا این‌بار، پروژه نه به هاشمی، کار اصلاح‌طلبان در قوه مجریه را هم بسازد.
با این وجود آن‌ها همچنان در جامعه مدنی و به طور مشخص در مطبوعات حضور داشتند، به نوعی که محمود احمدی‌نژاد در مناظره‌های انتخاباتی سال ۱۳۸۸ از روزنامه‌های اصلاح‌طلبی که هر روز علیه او مطلب می‌نوشتند گلایه کند و بولتن بسیار قطوری از خبرهای آن‌ها علیه خود را به عنوان سند مظلومیت به مخاطبان نشان دهد.
اما همین ۱۳۸۸ آغاز پایان اصلاح‌طلبی هم بود. وقتی دو نامزد آن‌ها نتیجه انتخابات را نپذیرفتند و از مردم برای اعتراضات خیابانی دعوت کردند. تلاش‌های حاکمیت برای اقناع، ثمربخش نبود و در نهایت برخورد قضایی با رهبران اصلاح‌طلب و نیز برخی از افراد بدنه آن‌ها در دستور کار قرار گرفت تا نظم و امنیت به کشور بازگردد. دو نامزد انتخابات آن سال هم از سال ۱۳۹۰، به حکم شورای عالی امنیت ملی در حصر قرار گرفتند.

در افق ۱۳۹۰ هیچ شانسی برای اصلاح‌طلبان جهت بازگشت به حاکمیت متصور نبود. این بود که انتخابات مجلس نهم شورای اسلامی در غیاب آن‌ها برگزار شد و رهبر اصلاحات، صرفا برای اینکه نشان دهد همچنان به نظام و سازوکارهای آن معتقد است؛ در حوزه رای‌گیری کوچکی در دماوند رای خود را به صندوق انداخت. دو سال بعد، وقتی اکبر هاشمی رفسنجانی توسط شورای نگهبان برای انتخابات ریاست جمهوری رد صلاحیت شد دیگر کورسوی امید اصلاح‌طلبان هم از بین رفته بود اما آن‌ها با هنر همان هاشمی رفسنجانی، به اتاق احیا رفتند و در کمتر از یک ماه بعد توانستند یک قوه اصلی از قوای سه‌گانه را از آن خود کنند. هاشمی رفسنجانی در چهار گام توانست اصلاح‌طلبان را به قدرت بازگرداند. در هنگام نامزدی خود، مانع انصراف نزدیکانی چون ولایتی و روحانی شد، بعد از رد صلاحیت فضا را متشنج نکرد، با حفظ ولایتی در میان اصولگرایان رای آن‌ها را شکست و اتحادی استراتژیک میان اصلاح‌طلبان و برخی اصولگرایان برای حمایت از روحانی به‌وجود آورد. دو سال بعد، با برخی از همین روش‌ها در کنار استفاده گسترده از فضای مجازی، تمامی کاندیداهای لیست امید در تهران را به مجلس فرستاد و لیست اصولگرایانی که ۶ نفر با سابقه وزارت در آن قرار داشت را به طور کامل از مجلس بازداشت. در مجلس خبرگان هم اتفاقی مشابه افتاد و آن‌ها توانستند ۱۵ نفر از لیست خبرگان مردم را به مجلس بفرستند.
با این حال، پیروزی در تهران آن قدر جلوی چشم اصلاح طلبان را گرفت که آن‌ها را از واقع‌گرایی دور کرد. تصور پیروزی در خبرگان باعث شد آن‌ها فهرست بلندبالای کاندیداهای مشترک با فهرست اصولگرایان و البته مستقل‌ها را نبینند تا در نهایت، آیت‌الله احمد جنتی روی صندلی قرمز ساختمان مجلس قدیم و در مقام ریاست مجلس خبرگان رهبری بنشیند و آمارهای بلندپروازانه درباره گرایش نامزدهای پیروز باعث شد آن‌ها اکثریت اصولگرایان و البته قدرت لابی لاریجانی در میان مستقل‌ها را دستکم بگیرند و دیروز ۱۰۰ به ۱۸۰ به اصولگرایان نتیجه را واگذار کنند.
این، البته نتیجه عینی حضور دائمی بدنه اصلاح‌طلب در فضای مجازی هم هست. فضایی که ارتباط اندکی با بدنه مردم و البته مخالفان به‌وجود می‌آورد و در نهایت به یک اتاق پژواک تبدیل می‌شود. اتاق پژواک نظریه‌ای رسانه‌ای‌ست که در آن یک تولید کننده‌ اطلاعات ادعایی را مطرح می‌کند، که ممکن است افرادی با افکار مشابه بعدا آن را تکرار کنند، دیگرانی نیز آن را می‌شنوند و این تکرار ادامه پیدا می‌کند (که اغلب این تکرارها همراه با بزرگ‌نمایی یا با تغییر شکل اولیه پیام همراه است) تا جایی که بیشتر مردم حدس می‌زنند شکل نهایی داستانی که به گوش آن‌ها رسیده همان واقعیت ماجراست.

و البته یک موضوع دیگر در میان دلایل شکست اصلاح طلبان در دو انتخابات پیاپی ریاست مجالس وجود دارد. اصلاح طلبان نمی‌خواهند باور کنند با اتفاقاتی که در بازه سال‌های ۱۳۷۶ تا‌کنون افتاده، اعتماد حاکمیت به طور کامل به آن‌ها از بین رفته است. آن‌ها نمی‌خواهند بپذیرند که حاکمیت به دلیل نقش آن‌ها در دو اعتراض خیابانی در سال‌های ۱۳۷۸ و ۱۳۸۸ و هم‌چنین کلیت مجلس ششم به ویژه پایان بندی آن به بسیاری از آن‌ها به عنوان نیروی درون حاکمیت نگاه نمی‌کند و از این رو قدرت طلبی آن‌ها برای کسب ریاست را برنمی‌تابد و از همه نیروهای خود استفاده می‌کند تا چنین اتفاقی نیفتد.

البته که اصلاح‌طلبان با بهره‌گیری از بدنه رای خود در شرایطی مثل انتخابات ۱۳۹۲ و نیز ۱۳۹۴ تهران شرایطی را به‌وجود می‌آورند که در صدر قرار گیرند اما در نهایت، چیزی که می‌تواند در پس بی‌اعتمادی بیست ساله با تحمل و مدارای نظام روبه‌رو شود؛ تبدیل آن‌ها به اقلیتی قدرتمند است نه اکثریتی که ریاست را هم در اختیار دارد. مخصوصا اگر اهمیت نمادین ریاست بر دو مجلس خبرگان و نیز مجلس شورای اسلامی را هم مد نظر داشته باشیم.
از این جهت شاید بتوان اصلاح طلبان را به پرسپولیس تهران بدل کرد. تیمی که در فصل گذشته خوب بازی کرد و خوب گل زد و حتی آقای گل هم داشت اما در نهایت گل‌های خورده، او را از قهرمانی بازداشت، گیریم که در دو بازی آخر صد هزار نفر هم به ورزشگاه «آزادی» آمده بودند.

کدخبر: ۹۹۹۳۲
تاریخ خبر:
ارسال نظر
 
  • moham313yar

    هفت صبح جان،با اینکه من هم پرسپولیس ام،ه م اصولگرا و ولایت مدار،، ولی باید به عرض برسونم جناب آقای لاریجانی اونچنان که شم ا می گید اصولگرا هم نیست.. همه می دونیم که آقای لاریجانی بیشتر نزدیک به اقایان ا صلاح طلب هست تا اصولگرایان.. پایدار باشی د..

  • garshasb

    حرف دوستمون درسته. درسته اصلاح طلبان در مجلس شکست خوردند ولی اصولگرایان هم نبردن د

  • karshenas1

    7 صبح خوب برای خودت و اربابان وصولگرای خ ودت صف سته بافی میکنی خوب باطن خودت را به مخاطبین این برنامه نشان دادی یادت رفت ه چپاول و غارت وصول گرایان احمدی نژادی ت و که این همه سنگ آنها را به سینه میزنی م گر نه اینکه دور دوم انتخابات ریاست جمهور ی با اختلاف فاحش نسبت به همین اصلاح طلبا نی را که تو به باد تمسخر گرفته ای باعث ب دنامی و حتی آبروریزی شما شد یادت رفته که 8 سال بلایی که احمدی نژاد بر سر مردم و اقتصاد ایران آورد از بلایای 8 سال جنگ تح میلی عراق علیه ایران 100 برابر بدتر بود و آنهمه پول نفتی که بر پایه هر بشکه 120 دلار فروخته بود اما خزانه خالی را تحویل روحانی داد حالا اصلاح طلبان خائن شدند یا همان خاوری که کوچکترین دست نشانده ارباب انت بود نام خوشی را برای جریان وصول گرای ان بجا گذاشته چرا از آن حرف نمیزنی یا از بابک زنجانی و دیگر افرادی که باز هر روز یک گند از افتضاحات دولت پاک دست هنوزم ک ه هنوزه بیرون میزند حرفی نمیزنی واقعا جا ی بسی تاسف و تعمل دارد که مسئولین چنین ب رنامه ای اندیشه خام و واهی خود را بر مرد م فهیم و آگاه این چنین گستاخانه بقبولاند بحمدالله مردم عزیز ایران فراموش نکرده‌ا ند که از وصولگرایان 8 سال چه رنج و بدبخت ی را تحمل کرده اند.

  • darya

    کی گفته لاریجانی اصولگراس .اصول گراها که فقط پدر ایشونو از خودشون میدونن و ایشون رو اصلاح طلب میدونن

  • irani54321

    هفت صبح قبولت داشتم. ولی مثل چی توروز رو شن به شعور مردم توهین کردی

  • hamid.r

    عالی بود.این توهین به شعور مردم نیست .مر دم ما آنقدر جو زده میشن که با یه کلمه حر ف (گازنبری)طرف دار روحانی میشن .بایه جو هاشمی که سالها…. خوانده میشد .میشه ناجی .یه زره فکر کردن خوبه .ما مسئولیم در مقا بل آینده بچه ها مون .درست فکر کنیم