کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۲۱۱۵۵۵
تاریخ خبر:

خاطرات یک پزشک فعال در پیوند اعضا: مرد فوت شده ۵ زن داشت و مجبور شدیم از ۴۰ نفر رضایت بگیریم

شهروند نوشت: یزدان شفی‌خانی، پزشک عمومی است و نزدیک به ۶‌سال در زمینه رضایت‌گیری از خانواده‌ها برای اهدای عضو کار کرده و حالا هماهنگ‌کننده ارشد اهدای عضو در دانشگاه‌های علوم پزشکی ایران و البرز است. او در کارنامه‌اش بیش از ٢٣۶ رضایت مستقیم و ۴٠٠ رضایت غیرمستقیم را دارد. او در دفتر انجمن اهدای عضو ایران، از تجربه رضایت‌گیری و خاطراتی که در این سال‌ها داشته، می‌گوید.

بخشهایی از سخنان او به این شرح است:

* ما سه سیستم شناسایی خانواده‌ها برای اهدای عضو داریم، یکی از آنها شماره‌های تیم اهدای عضو است که در بخش ویژه بیمارستان‌ها قرار گرفته، زمانی که سطح هوشیاری بیماران پایین می‌رود، با ما تماس می‌گیرند و اعلام وضع می‌کنند، ما آمار این بیماران را به‌طور مرتب گرفته و چند بار در روز تماس می‌گیریم، همچنین شب‌ها از ساعت ٨ تا ١١ تیم بازرسی به محل می‌فرستیم. بعد از مشخص‌شدن وضعیت، معاینه انجام می‌شود، یعنی دوباره سطح هوشیاری بررسی و پس از آن با خانواده صحبت می‌شود.

* در بحث رضایت گرفتن، موضوع قومیت خیلی مهم است، مثلا اگر در خانواده‌های آذری و شمالی رضایت مادر گرفته نشود، رضایت‌گیر هیچ کاری نکرده است، در قومیت‌های جنوبی اما پدر نقش تعیین‌کننده‌ای دارد، البته خانواده با خانواده متفاوت است و هر خانواده داستان خودش را دارد. مثلا خود من وقتی برای یک پرونده آماده می‌شوم، حتما قبلش جست‌وجو می‌کنم که آن خانواده کجا زندگی می‌کند، پیش‌شماره تلفن همراهش مربوط به کدام شهر است و… این کار را برای ما راحت‌تر می‌کند.

* رضایت‌ گرفتن از خانواده شهری معمولی، نسبت به بقیه خانواده‌ها راحت‌تر است. برخی از خانواده‌ها با تحصیلات بالا دچار وسواس زیاد می‌شوند و به خطا می‌روند.

* من مسئول تیم اهدای عضو دانشگاه علوم‌پزشکی ایران و البرز هستم، موارد مرگ‌مغزی به تخت‌های‌ آی‌سی‌یوی مراکز درمانی ارتباط دارد. مثلا دانشگاه شهید بهشتی، یک مرکز تروما دارد، اما دانشگاه علوم‌پزشکی تهران، سه مرکز تروما دارد. موارد مرگ‌مغزی به شرایط اقتصادی هم بستگی دارد، زمانی که اتفاقی می‌افتد، فشار افراد بالا می‌رود و ممکن است منجر به سکته و مرگ‌مغزی آنها شود. اما به‌طور کلی، روزانه یک تا دو مورد از مرگ‌مغزی در این دو دانشگاه گزارش می‌شود و ماهانه ٢٠ تا ٢۵ اهدایی داریم که ۵ تا ٧ مورد آن در البرز اتفاق می‌افتد و ١٠تا ٢٠ مورد آن در دانشگاه علوم‌پزشکی ایران، مواردی هم هستند که اعلام می‌شوند، اما گزینه اهدای عضو نیستند.

* ما در کرج ١۵بیمارستان و ۵ مرکز فعال داریم. این تیم، ۵ نفره است که گاهی افراد از خود بیمارستان هستند و گاهی بیرون از بیمارستان. بعضی وقت‌ها تیم‌های‌مان ۶٠ نفره هم می‌شود.

* مادری بود که بعد از زایمان دچار تشنج و بعد از آن مرگ‌مغزی شد. صحنه دردناک این بود که مادر و همسرش، نوزاد را بالای سرش می‌آوردند تا گریه کند و مادر صدای بچه را بشنود و بیدار شود. این رضایت‌گیری خیلی سخت بود، اما درنهایت این اتفاق افتاد. یک مورد دیگر هم بود که مردی فوت کرده بود و خانواده اصلا رضایت نمی‌دادند. یک شب همسر آن مرد در خواب دید که همسرش به او می‌گوید شیر را داخل یخچال بگذارد، اگر نگذارد می‌گندد، همین را به مادر همسرش گفت و آنها رضایت دادند. به‌هرحال خانواده‌ها دنبال نشانه هستند.

* تمام آن افرادی که از او ارث می‌برند، همه‌شان باید رضایت بدهند. مثلا ما یک موردی در بیمارستان عرفان داشتیم که یک مرد، ۵ زن داشت. ما باید از همه آنها رضایت می‌گرفتیم، به همین دلیل هماهنگ کرده بودیم تا یکی‌یکی با همسر و فرزندانش صحبت کنیم، حتی موقع خداحافظی با آن فرد هم یک‌ساعت به یک‌ساعت به آنها وقت داده بودیم تا آنها با هم برخوردی نکنند. برای این پرونده من ۴٠ امضا گرفتم. همه فکر می‌کنند زمانی که رضایت گرفته می‌شود، حس خوب ایجاد می‌شود، من اما زمانی حس خوبی پیدا می‌کنم که گیرنده عضو، حال خوبی داشته باشد و جراحی با موفقیت انجام شده باشد.

کدخبر: ۲۱۱۵۵۵
تاریخ خبر:
ارسال نظر
 
  • hamedali

    به بعضی از پزشکان مثل ایشون هم باید خدا قوت گفت نه مثل بعضی از پزشکانی که فقط دن بال مادیات هستند