اسرار بزرگ بحران موسسات مالی: ۱۱ هزار میلیارد تومان از جیب خزانه رفت
نقش موسسههای مالی غیر مجاز در ناآرامیهای اخیر برکسی پوشیده نیست.
نمیخواهیم اینجا با تکرار بدیهیات سر شما را به درد بیاوریم. در عوض نکتههای مکشوف این اتفاق را برایتان بازگو میکنیم تا دقیقتر با حجم و آثار ظهور این موسسات مالی آشنا شوید
۱- موسسات مالی با افزایش بیرویه سود سپردهها، بانکهارا به وادی یک رقابت سنگین برای حفظ سپردهها کشانده بودند که نتیجهاش پرداخت ۷۰ هزار میلیارد تومان سود اضافه به مردم بود! در سالهای اخیر بانکها برای حفظ این رقابت شگفتانگیز سالانه ۲۰۰ هزار میلیارد تومان سود به مردم میدادند تا عملا بخشی از رتق و فتق زندگی عموم مردم با این ارقام شگفتانگیز انجام شود. با آغاز مقابله بانک مرکزی با موسسات مالی غیر مجاز رقم سود سالانه سپرده که از بانکها به مردم میرسد به ۱۳۰ هزار میلیارد تومان در سال کاهش یافته است. یعنی برخورد بانک مرکزی با موسسات مالی موجب شد تا بانکها ۷۰ هزار میلیارد تومان در پرداخت سود صرفه جویی کنند و منابع بیشتری برای پرداخت وام و تسهیلات به دست بیاورند. در واقع مسابقه بهره سپرده که تا ۲۲ و ۲۳ درصد هم بالغ میشد حالا به ارقام زیر ۱۵ درصد برگشته است.
۲- برای پرداخت سرمایه مالباختگانی که در این صندوقها سرمایه گذاری کرده بودند، بانک مرکزی ۱۱ هزار میلیارد تومان را پرداخت کرده است. این ۱۱ هزار میلیارد تومان در واقع از جیب بقیه مردم به این مالباختگان پرداخت شده است. طبق گزارش بانک مرکزی با ۹۶ درصد از مالباختگان تسویه حساب شده است. جالب است بدانید که تا امروز ۴۵۰۰ میلیارد تومان برای ۵۰۰ هزار سپرده گذار کاسپین تخصیص داده شده است (کاسپین خودش شامل ادغام هشت موسسه مالی بوده است: فرشتگان، الزهرا،کشاورزان کرمانشاه، عام کشاورزان مازندران، حسنات اصفهان،پیوند مشهد، بدر طوس،امید جلین ). به اینها اضافه کنید شرایط ۳۹۰ هزار سپرده گذار موسسه وحدت (آرمان )، ۳۶۰ هزار سپرده گذار موسسه افضل طوس و همینطور دهها هزار سپرده گذار موسسه البرز ایرانیان . درباره این ۴ موسسه بزرگ مالی که حدود ۳ میلیون و چهارصد هزار نفر درآنها درگیر هستند با ۹۶ تا ۹۸ درصد تسویه حساب از سوی بانک مرکزی روبهرو هستیم که خب بخش اعظم این تسویه حسابها از جیب بقیه مردم پرداخت شده است. ۱۱ هزار میلیارد تومان. کمیکمتر از ۳ میلیارد دلار.
۳- مشهد یکی از کانونهای اصلی این اجتماع مصیبت بار منابع مالی طی۱۰ سال گذشته بوده است. اگر ماجرای پدیده و موسساتی مثل ثامن الحجج و میزان را هم اضافه کنیم میبینیم از سوی مشهد چه فشار سنگینی روی بانک مرکزی و منابع مالی عموم کشور وارد شده است. خوشبختانه ماجراهای ثامنالحجج و پدیده و میزان به شکل بیدردسری از سوی بانک مرکزی حل شده بود. چرا در مشهد نظارتی بر اینگونه موسسات انجام نمیشود؟
۴- آن دو یا چهاردرصد باقیمانده کسانی هستند که حسابهای سپرده بسیار کلان داشتهاند. شاید برایتان جالب باشد که سهم این ۲ تا ۴ درصد از سپرده گذاران،حدود یک چهارم کل بدهیهای معوق این صندوقهاست که خب میتوانید حدس بزنید که از سوی برخی از این سپرده گذاران بزرگ (که نامهای آشنایی هم در میان آنهاست بهخصوص در خطه خراسان و مشهد )چه فشار کنترل شدهای بر بانک مرکزی و افکار عمومیبرای تسویه حساب هرچه سریعتر شکل میگیرد.
۵- در واقع با موسسات مالی روبه رو هستیم که با بلند پروازی و جاه طلبی تاسیس شدند ومصایبی عظیم بر ملت حاکم کردند و حالا موسسانشان در زندان هستند اما دولت شانس چندانی برای بازپس گیری اموال تباه شده از سوی آنها ندارد. چرا که بخشی از ثروتهای ناشی از سپردهها، وارد اموال معتمدان و اقوام نزدیک آنها شده است. در واقع آنها میراث انبوهی از ثروت را برای اخلاف خود در خانواده بر جای میگذارند.
۶- سپرده گذاران باید بدانند که هر موسسه مالی و حتی هربانکی احتمال هرچند ضعیف برای ورشکست شدن دارند و خب بانک مرکزی موظف است بخشی از این ورشکستگی را جبران کند. اما به شکل عرفی بانک مرکزی برای سپردههای بالای ۱۰۰ میلیون تومان در حد سپردههای عرفی یعنی ۱۰۰ میلیون تومان خودرا موظف به پاسخگویی میداند. سپرده گذاری بیشتر از این مقدار به نام یک نفر در هربانک ریسک کوچکی را به ماجرا اضافه میکند !
۷- یادمان باشد بانک و موسسات مالی اکوسیستمیمیان ۵ گروه مختلف هستند. سهامداران،سپرده گذاران، وام گیرندگان، کارمندان بانک و البته مردم که از خدمات معمول بانکی استفاده میکنند. در حادثه موسسات مالی غیر مجاز و فشارسیاسی و اقتصادی که بر کشور وارد کرد بازندگان اصلی سپرده گذاران بودند و تقاص این باخت سنگین را بانک مرکزی با منابع مالی که از بودجه عمومیو در واقع جیب من و شما بود پرداخت کرده است.